قهرمانی که با اِی . اِس دست و پنجه نرم می کند
۱۸ آبان۱۳۹۵
قهرمانی که با اِی . اِس دست و پنجه نرم می کند
فرهاد حیدری ( قهرمان سابق پرورش اندام کشور)
اصلا باورم نمی شد، کسی که زمانی زمین زیر پایش می لرزید، قامت رعنایی داشت و پهلوان و قهرمان کشورم بود را با این حال و روز ببینم ؛ کسی که زمانی دست هایش همدم دست های نیازمندان بود از همه دست گیری می کرد، الان تنها و بی کس شده و تنها همدمش عصاهایش بود که زیر دستانش را گرفته تا بتواند راه برود. آری! این سرو بلند قامت خطه شمال کشور هم اکنون خمیده شده ف به سختی می ایستد و امیدوار به کمک مسئولانی است که وعده های فراوانی به او داده اند.
به پای صحبت های این قهرمان کشورمان می نشینیم.
از شما عزیزا تشکر می کنم ، برای اینکه شما می توانید صدای ما باشیدف صدای کسانی که دچار بیماری های نادر و صعب العلاج هستند و تحت هیچ حمایتی نیستند.
آقای حیدری عزیز لطفا کمی از خودتان بگویید :
بیماری ام (اِی . اِس) است، بیماری که شخص رااز کار افتاده می کند و بیمار برای تامین نیازهای روزمره خود با مشکل روبه رو است، من خودم زمانی از قهرمانا پرورش اندام کشور بودم، هر کس اندام من را می دید واقعا لذت میبرد اما در مدتی کوتاه، تمام زحمت چندین ساله ام از بین رفت. هم کارکردم، هم درس خوانده ام، ورزش را هم در کنار همه مشکلاتم ادامه می دادم و زمانی که دیپلم رشته ریاضی را گرفتم ، ترک تحصیل کردم پون شرایط به من اجازه نمی داد تا بتوانم هزینه تحصیلات عالیه را فراهم نمایم. تنها علاقه و عشق من در زندگی، ورزش کردن بود، پرورش اندام را تاجایی ادامه دادم که مقام قهرمانی را در این رشته ورزشی کسب کردم و چندین دوره هم قهرمان پرورش اندام کشور شدم. درباره وضعیت زندگی ودم هم باید عرض کنم که یک مرد 35 ساله هستم که زمانی ، قهرمانی پرورش اندام کشور بوده و در حال حاضر و در حال حاضر سر بار زندگی برادرش شده است. واقعا برایم سخت است که می بینم بر مشکلات برادرم وزنه ای شده ام ، از خدا می خواهم که زنده نباشم، چون واقعا غرورم میشکند که چه بودم و چه شدم. اگر پشتوانه مالی داشتم یا خودم از لحاظ مالی با مشکل روبرو نبودمف می توانستم به زندگی عادی خودم ادامه دهم و با هیچ کدام از این مشکلاتی که در حال حاضر سر راه من است، برخوردی نداشته باشم، همچنین اگر مسئولین و دولت مردانی که ما به آنان اطمینان کرده ایم، مدیریت با کفایت تری داشتند، من وامثال من با دشواری و مشقت کمتری به زندگی ادامه میدادیم.
ازکجا متوجه شدید که مبتلا به این بیماری هستید؟
23 سالم بود که هر روز صبح که از خواب پا میشدم ، آنقدر در قسمت دنده ها و قفسه سینه احساس خشکی و فشار میکردم که نمی توانستم نفس بکشم، یعنی قدرت این کار را نداشتم که نفس بکشم.پیش ودم فکرمیکردم علت این درد در ناحیه قفسه سینه ودیگر مفاصل به خاطر تمرینات سنگینی است که در طی روز انجام میدهم و اصلا به این درد و درد دیگر مفصلم اهمیت نمی دادم و فقط به فکر تمرین وپیشرفت در رشته ی ورزشی خودم بودم، شاید اگر در همان زمان به متخصص مراجعه کرده بودم در حال حاضر از کار افتاده نبودم و بیماری، مرا از پادر نمی اورد.بعد از مدتی بدنم مانند یک فرد سالخورده شد و مهره های کمرم به همراه استخوان لگنم قفل شد و اصلا قدرت این را نداشتم که راه بروم یا حتی صاف بایستم، حتی بر اثر مشکلات مفصلی قدمن از 188 به 177 سانتیمتر کاهش یافت و دقیقا 10 سانتیمتر از قدم سوخت.
به پزشک متخصص مراجعه نکردید؟
بعد از اینکه دیگر نتوانستم راه بروم ، به پزشک مراجعه کردم متاسفانه پزشک معالج هم تشخیص اشتباه داد و گفت که من دیسک کمر دارم و داروهای مربوط به این بیماری را برای من تجویز کرد ، بعد از مدتی از مصرف دارو های مربوطه به دیسک کمر متوجه شدم که هیچ تغییر در من ایجاد نشده و حتی درد به دیگر مفاصل سرایت کرده است ، در آن زمان پزشک به من گفت کا کاری از من برنمی آید و باید به متخصص ستون فقرات مراجعه کنم. به متخصص ستون فقرات هم مراجعه کردم و مدت طولانی را هم تحت درمان بودم که پزشکم به من گفت که باید به متخصص روماتولوژی مراجعه کنم، واقعا باورم نمی شد که هیچ یک از متخصصان تشخیص درستی از بیماری من نداشتند و با اینکعه تحت نظر پزشک بودم روز به روز حالم وخیم تر می شد. بعد از مدتی که تحت نظر پزشک متخصص روماتولوژی بودم و مانند یک موش آزمایشگاهی تمام داروها و روش های درمانی را رویم امتحان کردند و بعد از این همه صرف زمان و انجام هزینه های سنگین متوجه بیماری ام شدند گفتند که مبتلا به بیماری AS هستم.
شما برای پرداخت هزینه های سنگین ویزیت مشکلی ندارید؟
در حال حاضر من برای مراجعه به پزشک ، توان پرداخت هزینه ویزیت را ندارم و مجبورم که به بیمارستان دولتی مراجعه کنم که در آنجا بیماران به صورت دسته های 15 نفری به داخل اتاق پزشک می فرستند و پزشک متصص بدون هیچ دقت و حوصله ای بیماران را ویزیت می کند و تمام این مشکلات به خاطر این است که هیچ گونه تامین مالی ندارم و خواهش من از مسئولان این است که به وضع بیمارانی مثل بنده که از لحاظ معیشتی با مشکل بزرگی روبه رو هستند، رسیدگی کنند.
درباره وضعیت تهیه داروی تان توضیحی دهید.
وضعیت دارویی باید عرض کنم که بیمه که به هیچ عنوان داروهایی را که مربوط به زمینه بیولوژیکی هستند پوشش نمی دهند و متاسفانه تنها این داروها برای درمان این نوع از بیماری های اسکلتی موثر است که اصلا تحت پوشش هیچ بیمه ای قرار نمی گیرد.باید بگویم که اصلا درست نیست که درو های مربوط به بیماران نادر در بازار به صورت واسطه ای و قاچاق با نرخ قیمتی سرسام آور عرضه شود و مسئولان بهداشت و درمان کشور هیچ واکنشی نشان ندهند.
آیا این را قبول دارید که تحت امتحان الهی هستید؟
من قبول دارم که تحت درمان امتحان الهی هستم، ولی بعضی از وقتها از خداوند متعال هم پیش خودش شکایت می کنم، ولی باز پشیمان می شوم و به خودش پناه می برم.
آرزوی شما در زندگی چه بوده است؟
تنها آرزوی من این است که عدالت باشد، حداقل زمانی که عدالت برقار باشد همه حتی کسانی که مانند من به بیماری نادر مبتلا هستند امید به زندگی خواهند داشت.
به عنوان حرف آخر چه خواسته ای دارید؟
در زمینه تهیه دارو خیلی با مشکل روبرو هستم، دارو های بیماری که به آن مبتلا هستم، موجود است ولی گران و خیلی کمیاب هستند، لازم به ذکراست که با وجود واسطه های فروش دارو، تهیه آنها خیلی مشکل است و از مسئولان می خواهم که این دارو های مخصوص بیماران نادر، به صورت سهمیه بندی با تعرفه های مشخص در اختیار بیماران نادر قرار گیرد، در نظر دارم مغازه ای برای فروش مواد مکمل ورزشی دایر کنم که از مسئولان درخواست دارم در این زمینه به من کمک کنند.
برچسب ها:AS, بنیاد بیماری های نادر ایران, بیماران نادر, خانواده های نادر, فرهاد حیدری, مصاحبه