سندرم داون که در گذشته مونگولیسم نیز نامیده می شد، یک بیماری ژنتیکی است که به دلیل افزایش تعدادی کامل یا نسبی در کروموزم 21 به وجود می آید. این بیماری دارای علایم مختلف از جمله ناهنجاری های عمده و یا خفیف در ساختار یا عملکرد ارگان ها می باشد. از جمله علایم عمده و زودرس که در تقریباً همه بیماران مشاهده می شود وجود مشکلات یادگیری و نیز محدودیت و تاخیر رشد و نمو می باشد. افراد مبتلا به سندرم داون توان ذهنی پایین تر از حد میانگین دارند و به طور معمول دچار ناتوانی ذهنی خفیف تا متوسط هستند. تعداد کمی از مبتلایان به سندرم داون دچار ناتوانی شدید ذهنی هستند.
اسامی دیگر
تریزومی 21
شیوع و همه گیری شناسی
متوسط میزان بروز این سندرم مابین 1 در 600 تا1در 1000 مورد از تولد نوزادان زنده گزارش شده است که این میزان در مادران جوان کم تر و باافزایش سن مادر افزایش می یابد. با این وجود در حدود دو سوم مبتلایان به سندرم داون از مادران زیر35 سال متولد می شوند.
علت بیماری
به طور معمول، هر کودک در زمان لقاح، اطلاعات ژنتیکی خود را به وسیله 46کروموزوم از والدین خود به ارث میبرد: 32کروموزوم از مادر و 23 کروموزوم از پدر. اما در اکثر موارد بروز سندرم داون ،کودک یک کروموزوم اضافه دریافت میکند و به جای 46 ،47 کروموزوم به او منتقل میشود. این ماده اضافه ژنتیکی موجب تاخیر در رشد جسمانی و عقلانی کودک میشود.
علایم ناشی از بیماری
- شلی عمومی بدن و استخوان پشت سری صاف و نامتقارن
- شکاف چشمی تنگ و مورب (شبیه مغولها)
- استخوان های گونه بلند
- پلک سوم(Epicanthal fold)
- فاصله بیش از معمول بین دو چشم (هایپرتلوریسم)، آب مروارید، انحراف چشمها
- صورت گرد و پهن و صاف، نیمرخ تخت
- پهن بودن تیغه بینی، پل بینی مسطح، بینی کوچک
- قاعده بینی فرورفته و سوراخهای بینی کمی سر بالا
- دهان کوچک، زبان بزرگتر از معمول و سطح آن شیارهای عمیق دارد. (بزرگی زبان نسبت به دهان ) گوش کوچک و گرد با ارتفاع کم که نرمه آن به پوست چسبیده.
- وجود خط عرضی در کف دست (Simian crease )که موازی خط مفاصل انگشتان و کف دست میباشد. (وجود یک خط افقی در کف دست بجای دو خط افقی
- فقدان یکی از بندهای انگشتان و معمولا انگشت پنجم (Clinodactyly)
- انگشتان کوچک هستند و بسمت داخل انحنا دارند.
- گردن کوتاه هنگام تولد پوست پشت گردن شل و چین خورده است .
- زیاد بودن فاصله بین انگشت شصت پا و انگشت کناری که بصورت شیاری به کف پا امتداد یافته و به عقب کشیده میشود.
- موهای بدن نازک و ظریف و تنک میباشد.
- عقب ماندگی ذهنی شدید تا متوسط ( IQ=25-50 )
- در دوران نوزادی پوست بدن شل و قابل کشش بوده ، ممکن است سیانوزه باشد و بعدا” رنگ پریده و یا چرب به نظر آید.
- شل بودن عضلات شکم
- شکم برامده ممکن است فتق نافی دیده شود
- ناهنجاری لگن تغییر شکل وپهن بودن استخوان های لگن
- وزن پایین تر از سن جنینی در هنگام تولد
- در بدو تولد آرام و بیش از معمول می خوابد ومعمولا هنگام گرسنگی برای شیر خوردن گریه نمیکند.
روش تشخیص
غربالگری جنین یک زن باردار جهت تشخیص سندروم داون: سطح پایین AFP در 60 درصد موارد می تواند نشانه سندروم داون باشد اما هنگامی که نتایج تست AFP همراه با نتایج دو تست استریول و HCG مورد بررسی قرار گیرد، احتمال تشخیص سندروم داون تا 80 درصد افزایش می یابد. انجام این آزمایشات شیوه انتخابی موسسه جهانی پزشکی جنین است و در بین هفته 11 تا 14 حاملگی به همه مادران باردار توصیه می شود. در این روش از مارکرهای سونوگرافی ،بیوشیمی، مشاوره و نرم افزار استاندارد استفاده می شود. در صورت انجام در مراکز مورد تایید موسسه جهانی پزشکی جنین 90 تا 95 در صد دقت دارد.
درمان
تا کنون درمانی برای این بیماری وجود ندارد و درمان با هدف افزایش سطح زندگی بیمار و رفع علایم یا مشکلات وی می باشد .
حمایت روحی و روانی بیمار از الویت اصلی برخوردار است .
مراقبت های لازم
در گذشته برای پیشگیری از سندرم داون توصیه می شد که همه مادران بالای 35 سال توسط آزمایش سلول های مایع آمنیوتیک (آمنیوسنتز)یا نمونه گیری از پرزهای جفتی تحت بررسی قرار گیرند. اما از آنجا که بیش از دو سوم نوزادان مبتلا به سندرم داون از مادران زیر 35 سال متولد می شوند در حال حاضر شیوه های غربالگری سندرم داون به همه مادران باردار توصیه میشود.در این شیوه ها که معمولاً در سه ماهه اول بارداری یا سه ماهه دوم بارداری انجام میگیرند از روشهای غیر تهاجمی همانند بررسی خون مادر یا سونوگرافی استفاده میشود.
نیمی از تمام کودکانی که با سندرم داون متولد میشوند دچار نقص قلب مادرزادی بوده و مستعد ابتلا به فشارخون ریوی هستند .این مشکلات توسط کاردیوگرافی اطفال قابل شناسایی هستند و بیشتر آنها با دارو یا جراحی رفع میشوند. تقریبا نیمی از این کودکان دارای مشکلات شنوایی و بینایی هستند .کاهش شنوایی میتواند به دلیل جمع شدن مایع در گوش میانی یا ناهنجاری ساختمان گوش باشد. مشکلات بینایی معمولا شامل تاربینی )تنبلی چشم(، نزدیک یا دور بینی و افزایش احتمال ابتلا به آب مروارید است .در مورد چنین کودکانی، مراجعه برای سنجش بینایی و شنوایی بسیار ضروری است و تا قبل از اینکه هر مشکل احتمالی توانایی صحبت کردن یا مهارتهای دیگر آنها تحت الشعاع قرار دهد، در رفع آن بکوشند .
از دیگر نارساییها معمول در مبتلایان به سندرم داون میتوان به مشکلات غده تیروئید، ناهنجاری روده، مشکلات تنفسی ،چاقی، حساسیت بیش از حد به عفونت و شانس فزاینده ابتلا به سرطان خون را نام برد. خوشبختانه بسیاری از این حالات قابل درمان هستند .
امروزه بسیاری از کودکان مبتلا به سندرم داون به سن مدرسه میرسند و از بسیاری فعالیتهای مناسب سنشان بهره مند هستند .عده کمی از آنها به کالج هم رفته اند .بسیاری از آنها توانسته اند به یک زندگی نیمه مستقل دست یابند و عده دیگری که همچنان در خانه والدین خود زندگی میکنند در حدی هستند که میتوانند شغلی داشته باشند و در اجتماع به موفقیتهایی دست یابند
پیش آگهی
میزان بروز ناهنجاریهای قلبی شایع( 40-60) درصد می باشد.مردان معمولا عقیم و زنان دچار بلوغ دیررس و یا ئسگی زودرس می باشند و در خانمها نسبت به افراد عادی باروری کمتر است و 50% احتمال بدنیا آمدن فرزند مبتلا وجود دارد. طول عمر متوسط مبتلایان 40 سال است ولی اگر بیماری های دیگری مانند نارسایی قلبی و ریوی نداشته باشند50 تا 60 سال هم عمر می کنند .اختلالات تیروئید (هیپو تیروئیدیسم) ، آترزی روده، اختلالات مادرزادی قلبی و دیابت، احتمال افسردگی و آلزایمر در این بیماران بیشتر دیده میشود.













اسید هموژنتیسیک علاوه بر رسوب مستقیم دربافتها با مهار آنزیم لیزیل ئیدروکسیلاز ،مهارکننده بیوسنتز کلاژن نیز هست بدین ترتیب که اسیدهموژنتیسیک نگهداری شده دربدن به طورانتخابی به الیاف کلاژن بافت همبند و تاندونها و وترعضلانی وغضروفها متصل شده وآنها را به رنگ آبی مایل به سیاه در میآورد.اوکرونروز اصطلاحی است که تیره شدن بافتهارا توصیف می کندبه دلیل تجمع پلیمر سیاه اسیدهموژنتیسیک در غضروف و بافتهای مزانشیمی دیگر میباشد.اوکرونروز در بافتهای مختلف مانند غضروفها(بینی.گوش.دنده.حنجره.نای.مفاصل) و تاندونها و نسوج نرم(گونه. دست.فقرات….)اپیدرم. اندوکارد و انتیمای عروق .کلیه. پروستات. ریه .صلبیه ملتحمه و قرنیه. پرده صماخ رخ می دهد ولی بیشتر در گوشها ،بینی و گونه ها دیده میشود که به دلیل تجمع پلیمر سیاه اسیدهموژنتیسیک در غضروف و بافتهای مزانشیمی دیگر میباشد .اوکرونروز می تواند در بافتهای مختلف مانند غضروفها (بینی. گوش. دنده. حنجره. نای. مفاصل) و تاندونها و نسوج نرم (گونه. دست. فقرات.. ..) اپیدرم تشکیل شود.علایم ناشی از بیماری اگرچه هموژنتیک اسیداوری ممکن است بصورت زودرس در اوایل نوزادی و بدلیل تیره شدن پوشک نوزاد تشخیص داده شود .پیگمانتاسیون غیرطبیعی سطح پوست پوشانندهی مفاصل بعد از دهۀ سوم زندگی قابل مشاهده است. بیشتر بیماران ممکن است تا حدود40 سالگی از بیماری خود اطلاعی نداشته باشند، ولی بعد ازآن وجود رنگدانه در صلبیه و یا غضروف گوش شروع به ظاهرشدن می کند .ظهور رنگدانه ممکن است در دندانها، مخاط دهان، ناخن، یا پوست مشاهده گردد.ادرار سیاه رنگ، آبی فام بودن چشم ها، گوش ها یا بینی و افزایش هموجنتیسیک اسید در ادرار و خون از نشانه های بیماری است. ادرار فرد سالم A و ادرار بیمار الکاپتونوریا Bدر اثر افزایش هموجنتیسیک اسید بافتهای بدن تیره شده ورنگدانه ها در قسمت های غضروفی مفاصل، گوش، پوست و صلبیه چشم انباشته می شوند. این بیماری باعث انحطاط پیشرونده غضروف به دنبال انباشتگی هموجنتیسیک اسید میشود. پیامد این امر استئو آرتریت زود هنگام (قبل از55 سالگی)در مفاصلی چون ستون مهره ها، زانوها، ران و شانه ها و همچنین پیری زودرس می باشد.بروز علامت در مفاصل با درد، تورم و محدودیت در حرکت آنها خواهد بود .در شخص مبتلا رسوب کلسیم در غضروف ها میتواند بوسیله اشعه X مورد بررسی قرار گیرد. در مردان رسوب کلسیم در غده پروستات رخ داده و به دنبال آن اختلالات جنسی بروز می کند.دریچههای قلب هم ممکن است دچار اختلال شود.جدی ترین عارضه اوکرونروز ناشی از رسوب رنگدانه ها در غضروفهای مفصلی می باشد.به دلایل نامشخصی این پیگمانتاسیون موجب میشود که غضروف لغزندگی طبیعی خود را از دست داده شکننده و شیاردار گردد.فرسایش و پاره شدگی این غضروف رشته رشته به درون استخوان زیرین رانده میشود و باعث تشدید بیشتر آسیب می گردد. علائم اصلی بیماری در رابطه با رسوب پیگمان در اعضای گرفتار می باشد که مهمترین آنها شامل آرتروپاتی اکرونوتیک، اکرونوزیس قلبی- عروقی ،سنگ های کلیوی وپروستات، واکرونوزیس جلدی و چشمی است. آرتریت مشکل اصلی بیماران به صورت عدم توانایی و از کارافتادگی است و تقریباً در تمام بیماران با افزایش سن ظاهر می شود .اولین علایم معمولاً در مفصل ران، ستون فقرات، زانو، و مفاصلی که عمده وزن بدن را تحمل می کنند دیده می شود.این بیماری در مردان شدیدتر است، اگر چه شیوع آن در هر دو جنس یکسان میباشد.در یک بررسی کلی بر روی تعدادی بیمار، مشخص شد که اکثر بیماران بالای 40 سال علایم آرتروپاتی را به صورت تغییرات دژنراتیو و رسوب پیگمان نشان میدهند. شایعترین محل آن مفاصل زانو، شانه، و لگن است. رسوب پیگمان در سیستم قلبی- عروقی بیماران بیشتر در اندوکاردیوم، دریچه های قلبی خصوصاً آئورت و میترال و دیوارۀ شرایین و وریدها است و در بیماران بالای 50 سال شیوع تنگی دریچه آئورت افزایش می یابد.رسوب پیگمان در دستگاه ادراری- تناسلی بهطور شایع دیده می شو د و در حدود 60%موارد همراه با سنگ کلیه و 100% موارد همراه با سنگ پروستات هستند. گرفتاری چشمی تا 70% موارد در بیماران به صورت پیگمانتاسیون دیده میشود و نقص قابل ملاحظه ای ایجاد نمی کند .آسیب مفصلی دژنراتیو به آهستگی به پیش میرود و معمولا با دهه چهارم زندگی از نظر بالینی قابل تشخیص نمی باشد. آرتریت در مردان معمولا شدیدتر است.آرتریت ناشی از این بیماری خصوصیات بالینی آرتریت روماتیسمی را دارد ولی در پرتونگاری خصوصیت استئوآرتریت را دارا می باشد.تغییرات دژنراتیو و مهره های کمری همراه با کم شدن فضای مفصلی و چسبیدن جسم مهره ها مشخصه بیماری است پاتوژنز تغییرات آرتریتی هنوز مشخص نشده است. آسیب مفصلی دژنراتیو با وجود آنکه تهدیدی جهت ادامه زندگی نیست ناتوانی موجود در اشکال حاد استئوآرتریت افراد مسن می باشد ولی در عارضه آلکاپتونوری این آرتروپاتی در سنین بسیار پایینی رخ میدهد.درماناستراژی درمانی ابداع شده بر مغشوش کردن مسیر تبدیل فنیلالانین به تیروزین متمرکز شده است. آسکوربیک اسید (ویتامینC)می تواند از رسوب پی گمانهای بیماری جلوگیری کند و مفاصل آسیب دیده می توانند مورد جراحی قرار بگیرند .روش تشخیص آلکاپتونوریا توسط آزمایش ادرار تشخیص داده می شود. هنگامی که کلریدفریک به ادرار در حال آزمایش افزوده شود رنگ آنرا در بیماران مبتلا سیاه و سفید می کند قبل از اینکه تشخیص آلکاپتونوریا توسط تست تشخیصی انجام شود این آزمایش با استفاده از کروماتوگرافی کاغذی و کرماتوگرافی لایه نازک انجام میپذیرد.در آلکاپتونوریا، میانگین سطح پلاسما 6/6میکروگرم در میلی متر و میانگین سطح اداری12/3 میلی مول در مول کراتینین می باشد.مراقبت های لازم کاهش فنیل آلانین و تیروزین باعث کاهش رفع اسید هموجنتیستیک در ادرار کودک می شود .اینکه محدود کردن رژیم غذایی سبک در مراحل اولیه زندگی از عوارض بعدی آن جلوگیری می کند یا نه؟ معلوم نیست، ولی چنین اقدامی عاقلانه به نظر می رسد.پیش آگهی سایر اعضای خانواده باید تحت مشاورۀ ژنتیکی قرار گیرند. درمان پزشکی سیر رسوب رنگدانه را کندتر میکند. این موضوع عوارض مفصلی و قلبی را به تعویق میاندازد. متأسفانه تاکنون هیچ اقدام پیشگیرانه یا درمانی در رابطه با این بیماری وجود ندارد.محدود کردن رژیم غذایی سودمند خواهد بود، اما رعایت آن اغلب محدود کننده است.
آلبینیسم از کلمه یونانی( Albus)به معنی سفید گرفته شده است. زالی یا آلبینیسم نوعی بیماری ژنتیکی و تا حدی شایع در بین جوامع انسانی است که بر اثر آن بدن قادر به ساخت رنگدانه ملانین نبوده و پوست، مو و چشمان شخص زال رنگ روشنی به خود میگیرد، از هر 17هزار نفر یک نفر به زالی دچار می شود .یک اختلال موروثی است که به دلیل فقدان یک آنزیمی ایجاد میشود که در تولید ملانین نقش دارد. افراد مبتلا به این اختلال فاقد رنگدانه میباشند و یا نمی توانند رنگدانه تولید کنند.
ایدز (AIDS) مخفف عبارت Acquired immune deficiency syndrome به معنی «سندرم نقص ایمنی اکتسابی » می باشد.
این بیماری توسط ویروسHIV) (که ویروس نقص ایمنی انسانیhuman immunodeficiency virus))نامیده میشود به وجود می آید.افراد مبتلا به این بیماری بسیار بیشتر از افراد عادی مستعد ابتلا به بیماریهای عفونی مانند عفونتهای فرصت طلب و تومورها هستند و این موضوع روند بیماری را وخیم تر می سازد.
اسامی دیگر
ایدز، Wasting/lymph node syndrom
علت بیماری
ایدز نتیجه نهایی بالینی عفونت با HIV است .HIV از دسته ی رتروویروسهاست که عمدتا” اندامهای حیاتی سیستم ایمنی بدن انسان و سلولهایی از قبیل سلولهای T1 (زیر مجموعه ای از سلولهای T)، ماکروفاژها و سلولهای دندریتیک را آلوده می کند و به طور مستقیم و غیر مستقیم سلولهای T + CD4 از بین میبرد.
فرد آلوده به اچ-آی-وی هنگامی به مرحلۀ ایدز می رسد که شمارسلوهای سفید آنقدرکم شود که نتوانند از پس انجام وظیفه معمولی خود برآیند. و در فقدان آنها بدن نمی تواند با عفونت ها مبارزه یا سلولهای سرطانی را بکشد. این دشواری اندک اندک در طول مدتی که شخص +HIV می باشد ،پیشرفت می کند که ممکن است یک تا 15 سال به طول بکشد. البته افراد در این مدت بسیار خوب و تندرست به نظر می رسند و احساس خوبی نیز دارند. ولی در این مدت شمار ویروس چند برابر می شود. بر پایه این تعریف ایدز هنگامی رخ میدهد که شمار سلول های4 T CD+ به کمتر از 200 عدد در هر میکرولیتر خون می رسد و یا هنگامی که بدن فرد دچا عفونتهای فرصت طلب بشود.
این بیماری به وسیله ویرورسی به نام HIV به وجود می آید که از راههای زیر انتقال می یابد
رابطه جنسی از طریق واژن، مقعد ویا دهان
انتقال خون یا فراورده های آلوده خون
سوزن آلوده به هنگام تزریق
مبادله بین مادر وجنین در دوران بارداری و زایمان
تغذیه با شیر مادر
تماس غشای مخاطی و یا جریان خون با مایعات بدن نظیر خون، منی، مایع واژینال، یا شیر مادر
شیوع و همه گیری شناسی
در سال 2009 سازمان جهانی بهداشت(WHO)تخمین زده است که در سراسر جهان 4/33 میلیون نفرمبتلا به ایدززندگی می کنند. بنا به گزارش UNAIDS برآورد شده است که در هر سال 7/2 میلیون عفونت جدید و2 میلیون مرگ و میر سالانه به دلیل ابتلا به ایدز در سال 7002وجود داشته است .2/33 میلیون نفر در سال 2007 در سراسر جهان به ایدز مبتلا بوده اند که 1/2 میلیون نفر جان خود را از دست داده اند که 330000نفر کودک بودند و 76% نیز در کشورهای جنوب صحرای آفریقا رخ داده است.با توجه به برآورد برای سال 2009در سراسر جهان حدود 60میلیون نفر از زمان شروع این بیماری همه گیر آلوده شده اند وحدود25میلیون مرگ و میر وجود داشته است که به تنهایی 14میلیون کودک بی گناه در آفریقای جنوبی بوده است .
نخستین مورد گزارش و ثبت شده ابتلا به ایدز در ایران مربوط به سال روبان قرمز نماد بین المللی آگاهی و توجه به ایدز است. 1366و در مورد یک کودک شش ساله مبتلا به بیماری هموفیلی است که فرآوردههای خونی آلوده دریافت کرده بود. براساس آمار جمع آوری شده از دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تا تاریخ اول فروردین 1390در مجموع 22هزار و 727نفر افراد مبتلا به ویروس ایدز شناسایی شده اند. حدود 40درصد مبتلایان در گروه سنی 25 تا 35 سال قرار دارند و کمترین گستردگی در میان گروه های سنی 0تا 4سال ،5تا 14 سال و بالای 65سال (مجموعا 8/1 درصد)گزارش شده است. مطابق آمار قریب به95 درصد مبتلایان به ایدز در ایران را مردان تشکیل میدهند. میزان ابتلا به HIV از استان به استان فرق میکند. در غرب ایران 85 درصد مبتلایان از میان معتادان تزریقی هستند، بیش از90 درصد زنان مبتلا بدون اینکه آگاه باشند، از طریق شوهرانشان مبتلا به HIV شده اند. مطابق آمار قریب به 95 درصد مبتلایان به ایدز در ایران را مردان تشکیل میدهند.
اگر چه میزان مبتلایان به ایدز در ایران کم است. سازمان بهداشت جهانی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی عوامل اصلی انتقال ایدز را استفاده معتادان تزریقی از سرنگ مشترک و پس از آن از راه آمیزش جنسی میدانند. اکثر مراکز پزشکی معتقدند که 60درصد انتقال از طریق استفاده از سرنگ مشترک می باشد(در ایران بیش از دو میلیون نفر خود را به عنوان معتاد ثبت نام کرده اند ،که از میان آنها سیصد هزار نفر معتادان تزریقی هستند)و 35 درصد از طریق آمیزش جنسی می باشد.
علایم ناشی از بیماری
پس از ورود ویروس اچ.آی.وی به بدن اولین علایم به صورت یک سندرم شبه سرماخورگی به همراه بزرگ شدن غدد لنفاوی عارض می شود که معمولاً این علایم بهبود یافته و ویروس به حالت نهفته در بدن باقی می ماند ،این مرحله که در آن فرد حامل بیماری تلقی شده ولی علایمی نشان نمیدهد ممکن است تا ده سال و بیشتر به طول بیانجامد. در مرحله آخر این بیماری با نقص سیستم ایمنی به علت فعالیت بالای ویروس و کاهش لنفوسیتهای نوع T در خون مشخص می شود که ایدز نامیده می شود. در این مرحله بدن در معرض عفونتهای فرصتطلب ناشی از باکتری ،ویروس، قارچ و انگل هایی قرار میگیرد که در افراد سالم معمولاً به آسانی مهار میشوند. این بیماری تقریبا همه سیستم های ارگانی بدن را درگیر میکند. همچنین افراد مبتلا ریسک بالایی برای ابتلا به س رطانهای ویروسی مختلف نظیر سارکوم کاپوزی، سرطان گردن رحم و لنفوم را دارند. بعلاوه، علایم سیستمیک عفونت نظیر تب، تعریق(خصوصا شب هنگام)، تورم غددلنفاوی، لرز، ضعف و کاهش وزن را دارند.این عوارض در ارگانهای مختلف به اشکال زیر میتواند بروز نماید:


