آتاکسی فردریش(FA) یک بیماری پیشرونده و نادر است که شایعترین علت ارثی اختلالات آتاکسی بشمار می آید. آتاکسی به حالت عدم تعادل و هماهنگی بدترکیب در حالت ایستادن و حرکات دست و پا گفته میشود؛ آتاکسی به عنوان نشانه در بیماریهای متفاوتی وجود دارد .آتاکسی فردریش نتیجه تحلیل و از بین رفتن رشته های عصبی حسی در نخاع است؛ این رشته ها بطور اختصاصی با مخچه در ارتباطند تا هماهنگی حرکات اندام ها را تنظیم کنند. با تحلیل تدریجی این رشته ها، نخاع هم باریک تر می شود . این آتاکسی، یک بیماری عصبی ارثی است و در سال 1893 توسط نیکولاس فردریش شرح داده شد و به همین دلیل آتاکسی فردریش نامیده شده است.
شیوع و همه گیری شناسی
شیوع بیماری 1 در 50000 هزار نفر است و در شمال اروپا انتشار بیشتری دارد. سفید پوستان بیشتر در معرضFA قرار دارند.
FA مردان و زنان را بصورت برابر مبتلا میکند اما زنان پیش آگهی بهتری نسبت به مردان دارند و طول عمر آنها پس از ابتلا ،حدود 20سال بیشتر از مردان است. بطور معمول اولین نشانه های بیماری بین سنین 5تا 15 سال تظاهر مییابند، اگرچه تظاهر زودرس در سن 18 ماهگی و دیررس در سن 30 سالگی هم گزارش شده است.
علت بیماری
نوروپاتی جانبی موجب آتاکسی کلی یا متمرکز خواهد شد.مشکلات نخاعی نیز میتوانند موجب آتاکسی حسی شوند .
هر نوع آسیب و جراحت کانونی در دستگاه عصبی مرکزی موجب آتاکسی می شود که مربوط به بخش مورد نظر می شود،برای مثال اگر آسیب به مخچه باشد، نوع آتاکسی مخچه ای خواهد بود یا اگر آسیب به نخاع باشد آتاکسی از نوع حسی خواهد بود یا اگر آسیب به دستگاه دهلیزی باشد،آتاکسی از نوع دهلیزی خواهد بود.
اغلب عوامل خارجی که منجر به آتاکسی می شوند،عامل افسردگی هستند مانند اتانول.
مثال های دیگر مانند داروهای سرخوش کننده(حشیش،کتامین،PCP،دکسترومتورفان که بلع آن موجب آتاکسی خواهد شد، داروهای ضد صرع نیز موجب آتاکسی می شوند.
[highlight] فقدانویتامین12B [/highlight]
فقدان این ویتامین موجب نوع حسی و همچنین مخچه ای آتاکسی میشود.
مشکلات نخاعی نیز می توانند موجب آتاکسی حسی شوند.
[highlight] پسگراییغیر-وراثتیمخچهای [/highlight]
از علل این نوع پسگرایی میتوان به سوءمصرف مزمن اتانول،HACE(ورم مغزی در ارتفاع بالا)،بیماری سلیاک اشاره کرد.
علایم ناشی از بیماری بطور معمول اولین علامت سختی در راه رفتن است ،آتاکسی به آرامی پیشرفت کرده و کم-کم دست ها، پاها و تنه را درگیر می کند. بطور کلی ضعف در اندام های تحتانی شدیدتر است. از دست رفتن هماهنگی حرکات نهایتا منجر به زمین خوردگی مکرر در بیمار میشود. با پیشرفت بیماری بتدریج حس اندام ها کاهش پیدا می کند. مرحله بعد تغییر شکل کف پاهاست ،که با خم شدن غیرارادی انگشتان پا و پیدایش انگشتان چکشی، و چرخش کف پا بداخل خود را نشان می دهد. اگرچه گاهی دفرمیتی کف پا می-تواند اولین تظاهر بیماری باشد. آسیب بینایی با حرکات افقی سریع و غیر ارادی چشم آغاز شده و تا تاری دید و نهایتا تحلیل عصب بینایی (در 25% موارد)ادامه می یابد. آسیب شنوایی تا ناشنوایی کامل در برخی موارد، اختلال بلع، اختلال در تکلم و بریده بریده سخن گفتن بیشتر افراد مبتلا به آتاکسی فردریش دچار یک انحنای یک طرفه در ستون مهره ها (اسکولیوز) می شوند که در صورت شدید بودن ممکن است تنفس فرد را مختل کند. روش تشخیص تشخیص بیماری براساس مجموعه ای از علائم بالینی و چندین تست پاراکینیکی و با نظر پزشک متخصص مغز و اعصاب گذاشته می شود .تشخیص این بیماری نیازمند ارزیابی بالینی بیمار است که شامل تاریخچۀ بیماری، معاینه و تست تعادل همراه با تست رفلکس تاندونها و حس مفاصل است. از روشهای خوب افتراق آتاکسی مخچه ای از سایر علل آتاکسی تست رومبرگ(Romberg’s test)است تست های ژنتیکی امروزه تشخیص نهایی را تأیید میکند. برخی از تست های کمکی برای تشخیص و مدیریت درمان بیماری لازم است از قبیل نوار عصبی عضلانی، نوار هدایت عصبی، نوار مغزی، اکوکاردیوگرافی قلب تعیین سطح ویتامین E در خون و تصویر برداری با ام آر ای و سی تی اسکن. درمان تاکنون، درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد. اگرچه ،از درمانهای کمکی برای کاهش علائم و حفظ عملکرد معمولی فرد استفاده می شود .از روشهای جراحی جهت اصلاح دفرمیتی کف پا و اصلاح انحنای کمر، می توان بهره جست. ورزش درمانی ممکن است در طولانی کردن مدت استفاده از عضلات موثر باشد. متاسفانه با پیشرفت علائم بیمار مجبور به استفاده از وسایل کمک حرکتی مانند ویلچر، واکر و… خواهد بود . درمان اصولا بستگی به عامل زمینه دارد ولی در موارد ارثی پیش آگهی خوب نیست. درمانهای فیزیکی مانند ورزش، اسپلینت و واکر نیز به کار می روند. مراقبت های لازم آزمایش ژنتیک برای تشخیص درست بالینی ضروری است که در تشخیص اولیه شخص قبلاً تأثیر به سزایی دارد مشاوران روانشناسی نیز کمک فراوانی در خصوص کنار آمدن با این بیماری می توانند بکنند، پزشک اولیه می توانند عوارضی مانند بیماری قلبی، دیابت، و اسکولیوز بیماران را بررسی کرده و افراد را به متخصصان مربوطه جهت درمان معرفی کند و از این طریق به آنها کمک کند تا بتوانند با مشکلات ناشی از این بیماری کنار بیایند. پیش آگهی FA مردان و زنان را بصورت برابر مبتلا می کند اما زنان پیش آگهی بهتری نسبت به مردان دارند و طول عمر آنها پس از ابتلا ،حدود 20سال بیشتر از مردان است. بطور معمول اولین نشانه های بیماری بین سنین 5 تا 15 سال تظاهر می یابند، اگرچه تظاهر زودرس در سن 18ماهگی و دیررس در سن 30سالگی هم گزارش شده است .بیماری با تخریب پیشرونده رشته های عصبی حسی ،نهایتا منجر به ضعف و ناتوانی می شود. شایعترین علت مرگ بیماران اختلالات قلبی است. مطالعات نشان میدهد که تظاهر زودرس بیماری در سنین پایین تر پیشرونده نبوده و علایم در مرحله ای متوقف خواهد شد . متاسفانه درمانی وجود ندارد ،اما روش های ارتوپدی میتوانند به اصلاح دفورمی تیهای پا کمک کنند. بعد از شروع نشانه ها ،در 5 سال اول ناتوانی در راه رفتن بدون کمک ایجاد می شود و در مدت 10 تا 20سال ،بیمار را کاملا زمین گیر می کند. به طور متوسط مدت بیماری متوسط بیماری علامتدار 25 سال است و به طور متوسط(و نه دقیقا)در حدود 35سالگی مرگ فرا می رسد .علت مرگ عمدتا کاردیومیوپاتی است که منجربه نارسایی احتقانی قلب میشود.


دوشن یک اختلال وابسته به کروموزوم X است که احتمال وقوع آن یک از هر 3500 نوزاد پسر است. تعداد مبتلایان به دیستروفی در ایران حدود 20 هزار نفر برآورد میشود که از این تعداد بین 15 تا 16 هزار نفر به دوشن مبتلا هستند. در حدود 100 پسر سالانه در انگلستان با عارضه DMD متولد میشوند. همیشه در حدود 1500 پسر با این نوع اختلال در انگلستان زندگی میکنند .بطور کلی در بین مردم احتمال تولد کودکان پسر با این نوع عارضه ،1 به 3500 است.این بیماری از نوع مغلوب وابسته به جنس می باشد. علت بیماریژن مسئول ساخت این دیستروفین( DMD)است و بر روی کروموزوم X قرار دارد .پروتئین دیستروفین اطراف سلول های ماهیچه ای برای محافظت ساختمان ماهیچه ساخته می شوند و مانع از خروج عناصر داخل سلول ماهیچه ای به فضای خارج از سلول می شود.بدون دیستروفین سلول ماهیچه ای قابل نفوذ خواهد بود و مواد بافت خارج سلولی وارد سلول ماهیچه شده و باعث تخریب و مرگ ماهیچه خواهد شد و در نهایت بافت چربی جای ماهیچه را می گیرد. علت عدم تولید پروتئین دیستروفین در ژن دی ام دی هنوز به طور قطع مشخص نیست ولی این عدم تولید ناشی از مسدود شدن مجاری تولید پروتئین دیسترفین می باشد. دیستروفی عضلانی دوشن یک بیماری ارثی مغلوب وابسته به X می باشد و همانند سایر بیماری های این گروه عموماً محدود به مردان شده و به ندرت در زنان دیده م یشود، مگر در مواردی نادر برای مثال حالتی که دختران حامل ژن DMD تنها واجد کروموزوم X (مبتلا به سندرم ترنر) باشند. یک سوم ژن های DMD در جمعیت، توسط مردان و دوسوم دیگر توسط زنان حامل، منتقل م یشود. اما از آنجا که سازش تولید مثلی مردان بیمار صفر است و قادر به انتقال بیماری به نسل بعد نیستند، بنابراین از میان بیماران دوشن یک سوم جهش یافته های جدید هستند و دوسوم سابقه فامیلی دارند .علایم ناشی از بیماری به دلیل طبیعت تدریجی و غافلگیرکننده بیماری ،تعیین دقیق سن شروع بیماری و ظهور علائم اولیه کار مشکلی است. والدین معمولاً از هیچ گونه ناهنجاری ،پیش از آنکه کودک آغاز به راه رفتن نماید، آگاه نیستند .یکی از علائمی که والدین را متوجه می سازد تأخیر کودک در راه رفتن است. دیگر نش انههای شروع بیماری راه رفتن اردکی شکل، افتادن های مکرر، راه رفتن روی پنجه پا ،ناتوانی در بالا رفتن از پله ها و ناتوانی در برخاستن از حالت نشسته می باشد.در مجموع و با توجه به آمارهای مختلف بهدست آمده، در 90 درصد بیماران شروع علائم بالینی بیش از 5سالگی است .مشخص ترین علامت در مراحل اولیه بیماری، بزرگ شدن عضلات اطراف شانه و زبان، عضلات ساعد و گاهی در عضلات دیگر نیز دیده م یشود. بزرگی عضلات در حقیقت به دلیل افزایش بافت همبند و چربی است که عضله را در حالت ضعف نگه م یدارد و به همین دلیل هم بزرگی کاذب نامیده می شود. این ویژگی در بیش از 95 درصد بیماران دیده می شود اما مختص این بیماری نیست و در برخی اشکال دیگر دیستروفی نیز یافت می شود. از دیگر علائم زود هنگام،علامت گاورس( Gowers sign) میباشد که نتیجه ضعف عضلات انبساطی چهارسر ران و زانو است .علامت گاورس نشانگر روش غیرمعمول این بیماران در برخاستن از حالت نشسته، به وسیله بالارفتن از پاهای آنها می باشد و معمولاً از 4تا 5 سالگی ظاهر م یگردد و از جمله نشانه های اولیه بیماری است با پیشرفت بیماری بالدار شدن کتف نیز آشکار م یگردد که این پدیده در نتیجه آتروفی ماهی چههای اطراف شانه است البته آشکارترین علامت زمانی است که پسران بیمار به ویلچر محدود می شوند. پسران مبتلا به دوشن در 20 درصد موارد IQ کمتر از 70 دارند. بزرگی پشت ساق پا( enlarged calve) در اکثر مبتلایان به دوشن و همچنین بکر مشاهده میگردد .روش تشخیص تشخیص اولیه بیماری به وسیله علائم بالینی و الگوی وراثتی، انجام می گیرد. اما باید توجه داشت بهدلیل ویژگی های مشابهی که میان این بیماری و بعضی بیمار یهای دیگر وجود دارد، این تشخیص قطعی نخواهد بود و تأیید این تشخیص به وسیله تعیین سطح آنزیم کراتین کیناز سرمی ،الکترومیوگرافی، نمونه برداری از عضله و نیز آزمایشات مولکولی انجام م یگیرد .یکبار که نوزادی با عارضه DMD در خانواده ای متولد شده باشد، اغلب در تشخیصهای پیش از زایمان برای بارداریهای بعدی هم برای مادر و هم برای دیگر زنانی که احتمال ناقل بودن در آنها داده شود مشاوره صورت می گیرد. بطور طبیعی این امکان وجود دارد که توسط اطلاعات دقیق بدست آمده از مطالعه DNA، وضعیت جنین تشخیص داده شود. با بررسی انجام شده بر روی DNA جنین توسط نمونه برداری از پرده بیرونی آن میتوان به این اطلاعات پی برد. این آزمایش بر روی تکه ای از پوششی که در هفته 11 الی 21 بارداری اطراف جنین قرار دارد انجام میشود.درمان تاکنون هیچ درمانی برای دیستروفی ماهیچه ای دوشن یافت نشده است اگرچه اخیراً تحقیقات نشان میدهد به وسیله سلول های بنیادی می توان بافت ماهیچه های سالم را جایگزین بافت ماهیچه ای آسیب دیده کرد. عفونت های ریوی را باید به سرعت درمان نمود. در این بیماران، فیزیوتراپی می تواند در به تعویق افتادن سستی عضلات مچ پاها، مفصل ران و آرنج مؤثر باشد. در حال حاضر درمان داروئی و ژن درمانی تحت بررسی است. تنها با فیزیوتراپی و کاردرمانی می توان از انحراف ستون فقرات و قفسه سینه که موجب جمع شدگی بدن میشود جلوگیری نمود از میان داروهای متعددی که مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته، تنها داروئی که هنوز مصرف م یشود، پرودنیزون است .مراقبت های لازم نارسایی قلبی و ذات الریه مهمترین عامل مرگ این بیماران است که بدون ک مکهای جانبی بین 13 تا 19 سالگی رخ میدهد .کمی بعد از روزهای اولیه تشخیص، نرمشهای مداوم مهم هستند اما لزوما به نظارت پزشکی نیاز نیست، اگر چه ممکن است احساس شود ارتباط با یک فیزوتراپیست می تواند مفید باشد. در این مرحله مهمترین راهی که یک پزشک میتواند به شما به عنوان والدین کمک کند، تا حد امکان آموزش در مورد دیستروفی عضلات و تدارک و تهیه مشاوره های ژنتیکی است. همچنین این امکان وجود دارد که در این مرحله برای مدت طولانی و برای کمک و مشاوره مستمر مجموعه برنامه ای رادرنظرگرفت. پیش آگهیتا سنین تقریبا 8 الی 11 سالگی(بندرت سنین قبل و یا بعد) پسران برای راه رفتن ناتوان میشوند و امید به زندگی در آنها بسختی تا اواخر نوجوانی یا بیست سالگی میرسد .همچنین در نتیجه ضعف عضلات بین دنده ای، مشکلات تنفسی شدت می یابد .درگیری عضلات تنفسی معمولاً بهصورت سرفه ضعیف، عفونت های مکرر تنفسی، و کاهش ذخیره تنفسی ظاهر م یشود. نارسائی تنفسی در خواب، ذات الریه و گاهی آسپیراسیون و انسداد راه های هوائی علت مرگ بیماران است. شایعترین علت مرگ این بیماران عفونت های ریوی م یباشد. پسران حامل ژن بیماری دوشن از اوایل نوزادی از عوارض این بیماری رنج می برند. هنگامی که این پسران به سن بلوغ می رسند بافت عضلانی کاملا از بین میرود و فلج و سپس مرگ اتفاق میافتد. 

شایع ترین اختلال اتوزومی مغلوب در کودکان اروپایی 1 در هر 2500 تولد است. فیبروز کیستی با میزان بروز 1 مورد در هر 3200 تولد زنده در ایالات متحده، فراوانترین بیماری کشنده ژنتیکی است که جمعیت قفقازی را مبتلا میکند. در حدود یک نفر از هر 25 نفر در ایالات متحده ی آمریکا حامل هترو زیگوت برای الل جهش یافته ی سیستیک فیبروزیس است. این بیماری در بین آسیایی ها 1مورد در 32000 تولد زنده و آمریکایی های آفریقایی تبار 1 مورد در 15000 تولد زنده ناشایع است.فراوانی CF در بین متولدین سفید پوست برابر با 1به25000است. فراوانی حاملین CFبرابر با 1 به 25 است. اگر هم مادر و هم پدر ازخانوادهای باشندکه فیبروز کیستیک در آن وجود داشته است ، شانس بروز بی ماری در کودک آنها 1به 4است.علت بیماری نوزاد از بدو تولد این بیماری را از پدر و مادر خود به ارث می برد. اگر پدر و مادر هر دو سالم باشند اما هر یک از آنها حامل یک ژن معیوب فیبروز کیستی باشند هر فرزندی را که مادر حامله شود 25درصد شانس به ارث بردن هر دو ژن معیوب و در نتیجه ابتلاء به فیبروز کیستی را دارد علت اصلی این بیماری، نقص در ژن کدکننده پروتئین RTFC است .علایم ناشی از بیماری ترشحات غیر طبیعی از علایم اصلی این اختلال است که شدیدترین اثر آن در سیستم تنفسی است که موکوس چسبنده ای به صورت غیر طبیعی راه های طبیعی هوایی را مسدود می کند. مژک هایی که نایژه ها را مفروش می کنند به آسانی نمی توانند موکوس را بر دارند بنابراین به محیطی برای رشد باکتری های خطرناک تبدیل می شوند. این باکتری ها یا سموم آن ها به بافتهای اطراف آسیب رسانده و منجر به ذات الریه عود کننده و مشکلات دیگری می شوند در این حالت، غده های برونشی بجای تولید مخاط رقیق طبیعی، خلط غلیظ و لزجی تولید می کنند که منجر به بسته شدن مجاری عبور هوا میشود و در نهایت عفونتهای ریوی را بوجود میآورد و وقتیکه بخشهایکوچکی از ریهها فرسوده شوند خطر ذات الریه را به همراه دارد. این عارضه اخیر و عفونتهای عود کننده در مبتلایان به فیبروزکیستی شایع است .عفونتهای عود کننده همراه با سرفه و ناراحتیهای تنفسی اسهال، ممکن است بصورت دوره ای با یبوست جایش را عوض کند. مدفوع چرب و بدبو نارسایی رشد ورم شکم و تحلیل رفتن دستها و پاها .در رودههای کودک مبتلا به فیبروز کیستی ،لوزالمعده نمی تواند برخی آنزیمهای حیاتی را تولید کند .این آنزیمها به عمل هضم کمک و غذا را شکسته و تجزیه میکنند تا بدن بتواند آنها را آسانتر جذب کند. فقدان این آنزیم های هضم کننده بدان معنا است که غذا بدرستی جذب نمیشود و موجب اسهال و مدفوع بدبو می گردد. از آنجائیکه غذا جذب نمیشود بدن بسیاری از مواد غذایی ضروری را که برای سلامتی لازم است دریافت نمیکند در نتیجه ،کودک رشد نمیکند و همچنان کوچک و کم وزن باقی میماند ممکن است بعد از هر دوره اسهال، یبوست جایگزین آن شود و توالی این مطلب میتواند عملاً روده را مسدود کند.روش تشخیص اگر چه آزمایشهای ساده ای روی خون و مدفوع نوزادان می توان انجام داد اما آزمایش قطعی برای فیبروز کیستی تست عرق می باشد زیرا میزان نمک عرق در این بیماران بالا است در مورد برادران و خواهران فرد مبتلا و در نوزادانی که دچار مراحل عود کننده ذات الریه هستند و دچار توقف رشد شده اند نیز این آزمایش انجام میگیرد. تهیه نمونه ها از مایع آمنیون و خون با استفاده از روش های روتین استخراج ژنوم و بررسی برای یافتن یکی از رایج ترین جهش ها در ژن CF با استفاده از روش 1RFLP انجام میگیرد.درمان درمان های کنونی برای سیستیک فیبروزیس( CF)عموما جهت تسکین علایم بیماران هستند. آنتی بیوتی کها برای کنترل عفونتهای باکتریایی مورد استفاده قرار می گیرند اما درمان فیزیکی روزانه برای پاک کردن موک وسها از سیستم تنفسی مورد نیاز است.به دلیل بروز عفونت های باکتریایی مزمن و کشنده در راههای تنفسی کنترل عفونتو حفظ عملکرد تنفسی مطلوب کلید اصلی درمان است.دارو درمانی در این بیماران شامل موارد زیر است:آنتی بیوتیک ها به منظور پیشگیری از عفونت استفاده می شوند .داروهای گشاد کننده برونش برای باز نگه داشتن مسیرهای تنفسی استفاده میشود.از کورتون ها به منظور کاهش التهاب در سیستم تنفسی استفاده میگردد.برحسب نیاز از آنزیمهای پانکراس(لوزالمعده) برای کاهش مشکلات گوارشی استفاده میشود.مکمل های ویتامین های محلول در چربی برای بیمار تجویز میشود که معمولا به صورت روزانه مصرف میشود.زمانی که کودک در بیمارستان بستری است یا در موارد بیماری ریوی پیشرفته برای پیشگیری از کمبود اکسیژن ممکن است اکسیژن درمانی انجام شود .مراقبت های لازم رویکرد تیمی برای کم ک به مراقب ت از کودک(درمانگر تنفسی، پرستار، متخصص تغذیه، فیریوتراپ ،مشاور، مددکار اجتماعی)تا جایی که میتوانید اطلاعات خود را در مورد این بیماری بالا ببرید. توجه داشته باشید که رژیم غذایی ، دارو، و تشخیص زودهنگام عفونت بسیار مهم هستند.تخلیه روزانه مخاط ریه ها با تغییر وضعی ت بدن و نیز ضربه زدن به قفسه سی نه برای تکان دادن و نرم کردن تکه های مخاطی چسبنا ک، در بهبود علایم ظاهری بیمار مؤثر خواهد بود .هر گاه کود ک علایم تنفسی دارد ،از دستگاه بخور استفاده کنید. رطوبت به ناز ک کردن مخاط کمک می کند و بنابراین مخاط راحت تر با سرفه خارج می شود. دستگاه بخور را هر روز تمیز کنید .واکسیناسیون کودک خود را به روز نگاه دارید. کودک باید واکسن آنفلوانزا نیز دریافت کند .کودک خود را تشویق کنید تا زندگی طبیعی و فعال داشته باشد .پیوند ریه نیز تدریجاً به جرگه روشهای درمانی پیوسته است.پیش آگهیتغییرات آناتومیک در CF بسیار متغییر هستند و به این بستگی دارد که کدام غده و با چه شدتی درگیر شده است.اختلالات پانکراسی در تقریبا 85 تا 90 درصد بیماران مبتلا به CF وجود دارد. در موارد خفیف تر فقط تجمع موکوس در مجاری کوچک اتساع یافته غدد اگزو کرین وجود دارد. در موارد پیشرفته تر که معمولا در بچه های بزرگتر یا نوجوانان دیده میشود، مجاری کاملا مسدود شده اند که این حالت باعث آتروفی غدد برون ریز و فیبروز پیشرونده میگردد. آزواسپرمی و ناباروری در 95 درصد مردانی که تا بزرگسالی زنده می مانند دیده می شود.فقدان دو طرفه وازودفران یافته ی شایعی در این بیماران می باشد این بی ماری در حال حاضر علاج ناپذیر است و غالباً بیمار در همان بچگی فوت می کند. مراقبت دقیق و درازمدت توسط والدین و تیم پزشکی به کودک کمک می کند تا زندگی تقریباً راحتی داشته باشد. البته کودکانی که دچار انواع خفیف تر بیماری هستند تا دوران بزرگسالی زنده می مانند ،خصوصاً اگر این بیماری زود تشخیص داده شود .میانگین طول عمر بیماران 28 سال است . محققان ژن مسؤول بیماری فیبروز کیستیک را کشف کرده اند. هم اکنون در مورد روش های نوین پیشگیری و درمان این بیماری کارهای زیادی در حال انجام است. 
این بیماری یک بیماری التهابی سیستمیک است که به علت نامشخص ایجاد میگردد در سراسر دنیا از هر 100000 نفر20 نفر به سارکوئیدوز مبتلا میشود و این در حالی است که ژاپنی ها بخصوص، زنان ژاپنی درسنین بالای40 سال نسبت به سایر جمعیت دنیا ریسک ابتلا به سارکوئیدوز و بخصوص سارکوئیدوز قلبی دارند. عمومی ترین تظاهرات آن در 80% موارد ریوی است اما می تواند با درگیری سایر ارگانها مانند پوست، غدد پاروتید، طحال ،کبد، درگیری سیستم اعصاب مرکزی، استخوان و یووئیت، غدد لنفاوی و قلب نیز تظاهر یابد. در 50% بیماران مبتلا به سارکوئیدوز درگیری قلب نیز دیده شده است. زنان قدری بیش از مردان مبتلا می شوند .تخمین زده می شود شیوع آن در محدوده 1 تا40 مورد در هر 100000 نفر باشد میزان شیوع سالانه تنظیم شده براساس سن 5/35 مورد در هر 100000 نفر برای آفریقایی آمریکاییها و 9/10در هر 100000 مورد برای سفیدپوستان است.علایم ناشی از بیماری درگیری موضعی قلب یکی از شدیدترین تظاهرات سارکوئیدوز بوده و ممکن است سبب تهدید زندگی فرد ومرگ وی گردد .علائم بالینی سارکوئیدوز قلبی بستگی به محل و وسعت ضایعات التهابی گرنولوماتو دارد و می تواند با تظاهرات آریتمی، اختلالات هدایتی و نارسایی احتقانی قلب خود را نشان دهد.سارکوئیدوز یک بیماری سیستمیک است که با ایجاد گرانولومهای بدون کازئوم به علت یا به عللی که هنوز دقیقا شناخته نشده اند ،مشخص می شود. به این جهت، برخلاف بیماری هایی که منشاء آنها معلوم است، در تعریف آن با اشکال روبه رو می شویم .انجمن بیماری های ریه آمریکا همراه با انجمن بیماری های ریه اروپا و انجمن جهانی سارکوئیدوز تعریف توصیفی زیر را پیشنهاد کرده اند. سارکوئیدوز یک اختلال چند ارگانی سیستم به علت (یا علل) ناشناخته است. معمولا جوانان یا بالغین میان سال را مبتلا می کند و غالبا با لنفادنوپاتی در ناف ریتین و انفیلتراسیون در ریه و ضایعات پوست و چشم تظاهر می کند. کبد، طحال، غدد لنفی ،غدد بزاق، قلب، سیستم عصبی، عضلات، استخوان ها و سایر اعضاء نیز ممکن است مبتلا شوند.آغاز سارکوئیدوز ممکن است به صورت حاد و آشکار و یا نهفته و با تظاهرات خفیف همراه باشد. شکل حاد با علایم عمومی و موضعی شدید بروز میکند و سیر آن معمولا کوتاهتر(چند ماه یا حدود یک سال)است و خود به خود با درمان به طرف بهبود و ضایعات و یا به طرف ازمان تثبیت میرود.یافته های بالینی دیگر شامل کاهش حجم اجبار بازدمی ،ظرفیت حیاتی، و ظرفیت انتظار هستند. آنمی، لنفوسیتوپنی ،بالارفتن میزان رسوب اریتروسیت ،افزایش تست های عملکرد کبدی ،هایپرکلسمی، و نفروپاتی هایپرکلسمیک نیز از یافته های معمول هستند. غدد لنفاوی آنها ممکن است متورم شده و شما متوجه توده هایی در زیر بازو، در گردن و یا در کشاله ران شوید. پزشک ممکن است متوجه تورم غدد لنفاوی در ناحیه قفسه سینه در زمان مشاهده عکس قفسه سینه شما بشود .پوست: شما ممکن است توده های کوچکی را درست درزیر پوستتان حبس کنید. همچنین ممکن است یک راش (لکه)ارغوانی رنگ و برجسته بر روی بینی، گونه ها، چانه و گوشها ایجاد شود. به این لکه ،lupus pernio گفته می شود.اریتم نودوزا نیز حالتی است که باعث ایجاد توده های قرمز و گردی اغلب در ساق پا می شود. این مساله ممکن است در واقع شروع بیماری سارکوئیدوز باشد و شایعترین نوع ضایعات پوستی در سارکوئیدوز می باشد.چشمها: سارکوئیدوز می تواند باعث التهاب چشمها و در نتیجه تاثیر بر روی دید شما شود. چشمها معمولا قرمز و دردناک میشوند. اگر شما مبتلا به سارکوئیدوز هستید و علایم چشمی در شما بروز کرد، حتما به پزشک مراجعه کنیدقلب: سارکوئیدوز باعث کند شدن کار قلب و یا منظم شدن ان می شود. آسیب به ریه ها که به علت سارکوئیدوز ایجاد شده می تواند تغییراتی در سمت راست قلب ایجاد کرده و آن را بزرگ نماید. این مساله می تواند در صورت عدم درمان باعث نارسایی سمت چپ قلب نیز شود. معمولا سارکوئیدوز باعث بزرگی قلب میشود که به آن کاردیومیوپاتی می گویند. این مساله به این معناست که قلب شما نمی تواند مثل قبل، قوی و موثر کار کند و به همین علت شما دچار تنگی نفس می شوید .اعصاب: سیستم عصبی شما ممکن است به چندین روش در سارکوئیدوز درگیر میشود. این بیماری می تواند باعث بروز سردرد ،مشکل در بلع، افتادگی صورت، نوعی مننژیت و مشکلات بینایی و شنوایی گردد. همچنین ممکن است بی حسی، احساس مورمور کردن و خواب رفتگی در صورت، دستها و پاهای شما ایجاد شود. در موارد نادر حتی ممکن است تشنج و یا سکته نیز بروز کند.کلیه ها : سارکوئیدوز تاثیر زیادی بر روی کلیه ها دارد .انسداد مجاری اشک و ضایعات آن باعث اشک ریزش می شود. بیمار ممکن است از آنوسمی شکایت داشته باشد.عوارض ناشی از این بیماری شاملعفونت قارچی ریهآب سیاه و کوری چشم )به ندرت(سنگ کلیه به علت افزایش کلسیم خون و یا ادرارپوکی استخوان و دیگر عوارض ناشی از مصرف کورتیکواستروئیدها برای مدت زمان طولانیپرفشاری خون ریویناباروری در مردان
علت بیماری
در حالی که علت سارکوئیدوز مشخص نیست، عوامل ژنتیکی، عفونی و محیطی ممکن است در بروز بیماری دخالت داشته باشند. ویروس اپشتن بار ،کوکساکیB، پروپیونه باکتریوم آکنه، گونه های مایکوباکتریوم، آلومینیوم، زیرکونیوم، خاک رس و گرده درخت کاج همگی مثال هایی از عوامل مسبب این بیماری هستند. روش تشخیص بیماری چون علت سارکوئیدوز نامشخص است لذا بیماری وقتی که یافته های بالینی و رادیولوژیک منطبق با آن همراه با مدارک بافت شناسی که نشانه گرانولوم غیر کازفیه در بیشتر از یک ارگان وجود داشته باشد به صورت مطمئنی تائید میگردد مشروط به اینکه علل شناخته شده دیگری که سبب بیماری گرانولوماتوز میگردند یافت نگردد. تشخیص با مشاهدۀ رادیوگرافی غیرطبیعی قفسۀ صدری و یا افزایش آنزیم مبدل آنژیوتانسین ،لیزوزیم یا کلسیم سرم تائید م یشود. چهار هدف بررسی تشخیصی برای بیماران سارکوئیدوز عبارتند از 1)تایید هیستولوژیکی بیماری ،2)ارزیابی وسعت و شدت درگیری عضو ،3) ارزیابی این مسئله که آیا بیماری ثابت است یا احتمال پیشرفت دارد ،4) تشخیص این که درمان برای بیمار مفید خواهد بود یا نه. مطالعات ابتدایی شامل سابقه و آزمایش فیزیکی، آزمونهای عملکرد ریوی، شمارش کامل سلولهای خونی، خصوصیات شیمیایی سرم، و تست پوستی توبرکولین هستند. برای اثبات تشخیص سارکوئیدوز باید یافتههای بالینی و رادیولوژیک با مدرک بافتی یعنی گرانولم های متشکل از سلول های اپیتلیوئید بدون کازئوم همراه باشند. علایم بالینی سارکوئیدوز ممکن است بسته به نژاد بیمار و مزمن بودن بیماری، محل، وسعت درگیری عضو، و فعالیت گرانولوم به شی وههای مختلفی بروز کند.علایم غیر اختصاصی از قبیل تب، خستگی ،ناخوشی و کاهش وزن ممکن است در یک سوم بیماران مبتلا به سارکوئیدوز رخ دهد .درمانبرای بسیاری از بیماران، درمان سیستمیک ضروری نیست و تصمیم برای درمان سیستمیک بین مراکز درمانی مختلف است ،کورتیکواستروئیدها تکیه گاه اصلی درمان هستند اما دوز مناسب آن ها مشخص نیست .کورتیکو استروئیدها علایم را تخفیف میدهند و از تشکیل گرانولوم ها جلوگیری و میزان آنزیم آنژیوتانسین کانورتینگ را به حال طبیعی درمی آورند .کورتیکواستروئیدها درمان اصلی بیماری بوده و در افرادی که تهدید به نارسائی عضوی هستند یا بیماری در حال پیشرفت دارند مورد استفاده قرار میگیرد .درمان با کورتیکواستروئیدها ممکن است در ابتدا مؤثر باشد، اما عود شایع است. درمان طولانی مدت، استفاده از متوترکسات یا آزاتیوپرین را ایجاب می کند .درمان با کورتیکواستروئیدها ممکن است در ابتدا مؤثر باشد، اما عود شایع است. درمان طولانی مدت، استفاده از داروهای دیگری از جمله متوترکسات یا آزاتیوپرین را ایجاب می کند.پیش آگهی سیر و پیش آگهی این بیماری با چگونگی آغاز و وسعت آن مطابقت دارد. آغاز حاد با اریتماندوزوم یا لنفادنوپاتی ناف ریتین بدون علامت، حاکی از محدود شدن خود به خود آن است اما چنانچه آغاز آن نهفته باشد و به ویژه اگر چند عضو غیر از ریه مبتلا شوند به فیبروز ریه و فیبروز اعضا منجر خواهد شد. سیر بالینی بسیار متغیر بوده و میزان مرگ و میر از 1تا 5 درصد می باشد .مراقبت های لازم در معرض گرد و غبار و مواد شیمیایی که ممکن است به ریه ها آسیب برسانند، قرار نگیرید.رژیم متعادل داشته باشید. به مقدار زیاد میوه جات و سبزیجات و غلات را مصرف کنید.روزانه8 تا 10لیوان آب مصرف کنید6 تا 8ساعت در شب بخوابید. مرتب ورزش کنید.وزن خود را متعادل کنید.مصرف زنجبیل و روزماری مفید است.برای کاهش استرس می توانید از ویتامی نهای گروه B استفاده کنید.ماساژ گرمایی نیز برای این بیماران خوب است.ماساژ با روغن های تسکین دهنده مثل روغن روزماری ،کاج و یا اکالیپتوسبیماران مبتلا به سارکوئیدوز نباید در معرض گرد و غبار و مواد شیمیایی که ممکن است به ریه ها آسیب برسانند، قرار بگیرند . 
شیوع و همه گیری شناسی
این بیماری در ایالات متحده 1 مورد در هر 2000-2500 تولد مشاهده می شود یعنی حدود 800 مورد جدید تشخیصی در سال. در ایلات متحده در 75-80% موارد تک کروموزوم X از تخم مادر به جنین منتقل و اسپرم پدر که با تخم لقاح می یابد فاقد کروموزوم جنسی است.صرفا تعداد کمی بارداری در بین آن دسته از مبتلایان به TS که بطور خودبخود خونریزی قاعدگی داشته اند، گزارش شده است .3/1 فرزندان حاصله، دچار ناهنجاریهای مادرزادی مانند بیماری مادرزادی قلب، سندرم داون و ستون فقرات دو شاخه بوده اند .علت بیماری سندرم ترنر، اختلالی است که در تمام نژادها دیده می شود و ناشی از فقدان کامل یا نسبی کروموزوم x دوم در خانمهاست مونوزومی برای کروموزوم x بر اثر ناتوانی در گنجاندن یک کروموزوم x در یکی از گامتها یا از دست رفتن یک کروموزوم جنسی از گامت یا مراحل اولیه رویانی ایجاد میشود .علت بروز سندرم ترنر، رخداد “عدم انفصال” است. در طی تقسیم میتوز در هر والد رویداد عدم انفصال کروموزوم رخ داده که طی آن گامت یا اووسیت یا اسپرماتوسیت نه کروموزوم ایکس و نه کروموزوم y دارند. حال اگر این گامت ها با گامت والد دیگر لقاح یابد (کروموزوم نرمال دارد). رویان تشکیل شده دارای 45کروموزوم بوده و مونوزومی رخ میدهد.علایم ناشی از بیماری این افراد ظاهر کاملا زنانه دارند و با عدم وجود تخمدان( gonadal dysgenesi )وقد کوتاه مشخص می شوند. بیماران اغلب به سایر ناهنجاریهای مادرزادی مانند مشکلات آئورت، انسداد شریان ریوی، ناهنجاری های کلیوی، عقب ماندگی ذهنی و مشکلات شنوایی مبتلا هستند. سایر علایم بیماری عبارتند از :وجود بخشی پرده مانند در قسمت پوست بین گردن و شانهخط رویش موی پایین در پشت سرشکل غیر عادی چشمها از جمله افتادگی پلکادِِم لنفاوی اندام هانا هنجاری های اسکلتیسینه پهن و فاصله بیش از حد نوک پستان ها.تمام بیماران مبتلا به TS، کوتاه قد می باشند و بیش از 90 درصد آنها دیس ژنی تخمدان دارند. افراد دچار اختلال هوشی، معمولا واجد نوعی اختلال ساختمانی کروموزوم x هستند. از نظر اجتماعی، مبتلایان به TS معمولا خجالتی و منزوی هستند.روش تشخیص در نیمی از موارد تشخیص در ماههای اول زندگی به وسیله مشخصات فیزیکی صورت میگیرد. در سایر بیماران در دوران نوجوانی به علت رشد پایین تر از حد نرمال یا عدم رسیدن به بلوغ صورت میگیرد.زمانی که پزشک به سندرم ترنر مشکوک میشود میتواند با انجام کاریو تایپ (آنالیز کروموزوم) تشخیص را به طورقطعی تایید کند. سندرم ترنر می تواند در طول حاملگی به وسیله CVS یا آمینیو سنتز (نمونه گیری از مایع رحمی) مشخص شود.تشخیص این سندرم قبل از تولد جنین به واسطه آمینوسنتز امکان پذیر است و حتی ناهنجاریهای قلبی و کلیوی نیز با انجام سونوگرافی مشهود میگردد. اما این سندرم معمولا در ابتدای تولد و یا هنگامیکه انتظار میرود که بلوغ رخ داده باشد، تشخیص داده میشود .اگر کودک دارای چندین نشانه از سندرم ترنر باشد، آزمایش خون صورت گرفته و کاریوتیپ صورت می گیرد. این تست تعداد کروموزومهای فرد را شمارش کرده و هر گونه تغییر شکل ناهنجار و یا فقدان هر بخش از کروموزوم را تشخیص میدهد. در برخی موارد هیچ گونه علائم بالینی در ابتدای تولد مشهود نمی باشد و این امر تا رسیدن به زمان بلوغ دختر به تعویق می افتد. با این حال مهم است که این سندرم زودتر تشخیص داده شود تا هر چه زودتر درمانهای هورمونی لازم صورت گیرد. تشخیص زودرس و درمان به پیشگیری از سایر مشکلات بخصوص عوارض مزمن از قبیل استئوپورز و دیابت کمک خواهد کرد. استفاده متناوب از اولتراسوند می تواند در تعیین بیماری به وسیله نشانه های فیزیکی قبل از تولد کمک نماید .درمان تزریق هورمون رشد اگر به موقع انجام شود، می تواند با افزایش رشد، حداکثر قد در دوران بلوغ را افزایش دهد. درمان با استروژن معمولاً در سنین 12 یا 13 سال آغاز می شود و می تواند در بروز خصوصیات ثانویه جنسی موثر باشد اما نمی تواند موجب درمان نازایی شود. امروزه به زنان مبتلا به TS کمک می کنند که باردار شوند. به این ترتیب که یک تخمک اهدایی بارور شده را پرورش داده و رویان را در رحم بیمار ترنری جاسازی می کنند. به کمک هورمون درمانی، این زن می تواند جنین آزمایشگاهی را حفظ نموده و زایمان کند.مراقبت های لازم بسیار ضروری است که دختر خود را برای معالجه به نزد پزشک خانوادگی و یا متخصص اطفال برده و او را تحت معاینه و مداوا قرار دهید. زیرا که پزشک او در طول زندگی بیمار هماهنگی لازم برای انجام سایر خدمات را در میان تعدادی از متخصصان به وجود می آورد.معاینات منظم پیشرفت های قابل توجهی در کیفیت و طول عمر زنان مبتلا به سندرم را به وجود آورده است.عادات زندگی سالم، حفظ وزن مناسب و ورزش منظم در طول زندگی مهم هستند. در طول این دوره مشاوره با متخصص قلب و حصول اطمینان از سلامت بافت قلبی و فعالیت آن اهمیت دارد. پیش آگهی این ناهنجاری کروموزومی با مشکلات و عوارض بسیاری همراه است علاوه بر فقدان بلوغ جنسی اگر نقص قلبی شدیدی برای نوزاد مبتلا به سندرم ترنر حادث نشده باشد بسیاری از دختران مبتلا تا دوران بزرگسالی زنده می مانند. در حدود 2 تا 5 درصد زنان مبتلا به این سندرم، دارای مشکلات تخمدانی هستند. مبتلایان به این سندرم ممکن است در آینده از عوارضی مانند ناهنجاری های کلیه، فشار خون بالا، چاقی، دیابت، کاتاراکت، آرتریت و اسکلیوزیس رنج ببرند. 
میزان شیوع این بیماری از 1 در250000تا 1 در 50000در جمعیت عمومی برآورد شده است. اما مطالعات صورت گرفته در مناطق وسیع تر حاکی از افزایش آمار این بیماری است و محققان معتقدند گستره این بیماری وسیع تر از آمار برآورد شده می باشد چرا که تنوع این بیماری بیشتر است. سندرم اهلر دانلوس در تمام قومها و نژادها بین زنان و مردان به نسبت مساوی شایع است .هر چند بعضی از انواع آن در بین گروههای خاصی رایج ترند.علت بیماری انواع مختلفی از این سندرم بر پایه نوع تغییری است که در ژنهای فرد رخ داده است. مهمترین چالشی که در این سندرم وجود دارد ،پروتئین های فیبری هستند که باعث الاستیسیته و استحکام بافت همبند میگردد. این موتاسیون ژنتیکی باعث تغییر در عملکرد آنزیمی میگردد که فقدان آن باعث ضعف و ناپایداری بافت همبند میگردد. بیشترین فرم ابتلا به این سندرم در اثر حالتی رخ می دهد که به “الگوی اتوزومال غالب” معروف است. این بدان معناست که برای ابتلا به این سندرم تنها وجود یک کپی از این ژن ناقص کافی خواهد بود. در این صورت احتمال 50 درصد وجود دارد که کودکی به این سندرم مبتلا گردد و این ژن جهش یافته را به ارث ببرد .علایم ناشی از بیماری علائم و نشانه های رایج این سندرم عبارتند از:انعطاف زیاد و یا شکنندگی پوستروند غیر نرمال ترمیم زخم که بیش از حد معمول زمان لازم دارندانعطاف پذیری بیش از حد مفاصل که دامنه حرکتی بیش از حد نرمال خود دارند.در رفتگی، شانه، هیپ، زانو و انگشتانضعف ماهیچه ایتاخیر تکامل حرکتیکبود شدگی پوستمشکلات قلبی و گسیختگی خودبخودی دیواره عروقسابقه خانوادگی، آنوریسم مغزی و یا کولونروش تشخیص تشخیص این سندرم بر پایه، یافتههای بالینی بیماران و سابقه خانوادگی آنان می باشد. در برخی از انواع این سندرم بیوپسی پوست به منظور بررسی ترکیبات شیمیایی بافتهای همبند مورد استفاده قرار میگیرد.تستهای ژنتیکی: تست DNA برای انواع کلاسیک، عروقی، کیفواسکلیوزیس، مورد استفاده قرار میگیرد.تست ادراری: این تست برای تشخیص فرم کیفواسکلیوز موثر خواهد بود. این تست میزان آنزیمی که به واسطه بروز این فرم از سندرم تولید می شود را اندازه گیری میکند.بیوپسی پوست: در این تست مقداری نمونه پوستی گرفته و در زیر میکروسکپ مورد بررسی قرار می گیرد. این تست به تشخیص ناهنجاریهایی در ساختار فیبری پوست مفید خواهد بود .اولتراسوند قلبی: بررسی به منظور تشخیص پرولاپس میترال

