فلج مغزی یک اصطلاح چتر مانند است و برای توصیف یک گروه بیماریهای مزمن که در سالهای اول تولد ظاهر میشود و ناشی از نقص و تنزل حرکات که در طول زمان بهبود نمییابند. این بیماریها با نقص رشد و یا تخریب حرکات برای کنترل حرکت در مغز همراه است. فلج مغزی به معنای معمولی کلمه یک بیماری به حساب نمیآید. با وجود این که اغلب تصور میشود که این یک شکل حرکتی است که بر اثر آسیبهای مغزی زمان تولد ناشی میشود، اما واقع امر این است که مکانیسم آن خیلی پیچیده تر میباشد به منظور استفاده های عملی، میتوان فلج مغزی را سندرمی دانست که شروع آن قبل از رشد و تکامل مغزی اتفاق میافتد.یعنی در اثر آسیب یا ضایعه مغز نابالغ (دوره جنینی _ حین تولد و یا بلافاصله پس از تولد) ایجاد میشود.
شیوع و همهگیری شناسی
درصد شیوع فلج مغزی در جوامع مختلف فرق میکند. به طور مثال در ایران گفته میشود که 120000 کودک فلج مغزی وجود دارد و برخی منابع درصد شیوع CP را تقریبا 2 در 1000 مورد ذکر کرده اند.
میزان شیوع آن حدود 2 تا 4 مورد به ازای هر 1000 نفر جمعیت است .این اختلال برای اولین بار توسط یک جراح ارتوپد به نام لیلتل در حدود 150 سال پیش شرح داده شده است. آمار نشان میدهد از هر 1000 کودک در حدود 5/1 مورد آن به فلج مغزی دچارند و تعداد مبتلایان در بین مردان و زنان و در بین سفیدپوستان بیش از سیاه پوستان است. فلج مغزی در آمریکا بیش از 500000 را تحت تاثیر قرار داده که بیشتر به عنوان صدمات مغزی است که قبل یا حین تولد رخ میدهد.
علت بیماری
علل قبل از تولد:
عفونتها، بیماریهایی نظیر سرخچه و انگلها.
کم اکسیژنی یا نرسیدن اکسیژن به مادر، و گره خوردن بند ناف قبل از تولد که باعث عدم رسیدن اکسیژن به جنین میشود.
خونریزی مغزی به علت ضربههای دوران بارداری
خونریزیهای غیرعادی مادر به خصوص در ماه های اولیه و مسمومیت مادر
تماس اشعه x با مغز جنین در سه ماههی اول بارداری
مسمومیت غذایی، دارویی، خوردن قرصهای آرام بخش به طور مداوم
حاملگیهای متعدد و پشت سر هم که باعث فشار روانی و هیجانی مادر میگردد و کمبود غذایی و ضعف جسمی و روحی مادر را تشدید میکند.
علل زمان تولد:
کم اکسیژنی نوزاد یا نرسیدن اکسیژن به مغز نوزاد، و انسداد ریهها، ضربههای وارده به سر نوزاد، تصادفات و حوادث مختلف، کاهش فشار خون مادر، سزارین (اگرهنگامی در کادر تیم پزشکی نباشد.) زایمانهای سخت که نوزاد از طریق پا به دنیا میآید.
علل بعد از تولد:
ضربه و تصادفات که در اثر ضربه مغزی و در سنین پایین باعث فلج مغزی میگردد. زخمها و کوفتگیهایی که در ارتباط با مغز هستند.گاهی عفونت پوست سر به مغز سرایت میکند، له شدگی مغز (له شدن بافتها و خونریزیهای داخلی در بافت های مغزی)، منژیت (ورم پردهی مغز و مایع درون مغزی است که با درمان به موقع میتوان کودکان مبتلا را نجات داد)، آنسفالیت (عارضهی مغزی، التهاب مغزی)، مسمومیت ها (با آبرنگ، مدادهای رنگی و اسباببازیهایی که سربی هستند و با آرسنیک که از مشتقات زغال سنگ است).
ضایعات عمومی مغز:
اختلال در جریان خونرسانی به مغز (لخته شدن خون در مغز) و تومورهای مغزی از جمله عوامل مهم در ایجاد این عارضه میباشند.
علایم ناشی از بیماری
سفتی عضلات یا اسپاستی سیتی، حرکات غیرطبیعی، اشکال در مهارتهای حرکتی درشت از قبیل راه رفتن و یا دویدن، اشکال در مهارتهای حرکتی ظریف از قبیل نوشتن یا باز و بسته کردن دکمههای لباس، اشکال در مهارتهای ادراکی و حسی
فلج مغزی میتواند منجر به ایجد مشکلات و عوارضی از قبیل اشکال در غذا خوردن، کنترل ضعیف ادرار و مشکلات تنفسی و زخمهای بستر شود. علائم اولیه فلج مغزی معمولا قبل از 3 سالگی ظاهر میشوند. نوزاد مبتلا به فلج مغزی اغلب در مقایسه با کودکان عادی کندتر به مراحل رشدی خویش از قبیل غلتیدن، نشستن، چهارپا رفتن، لبخند زدن و …. دست پیدا میکنند.
گاهی اوقات تعدادی از این علائم بهبود مییابد برای مثال کودکان که اندامهای فوقانی یا دستهای او دچار اختلال است ممکن است توانایی لازم را برای نوشتن و پوشیدن لباس بدست آورد، در حالی که در بعضی از کودکان ممکن است سختی عضلات منجر به بروز مشکلاتی در لگن و ستون فقرات شود که نیازمند جراحی ارتوپدی باشد.
بالا رفتن سن کودکان مبتلا به فلج مغزی در صورت عدم مراقبت توانبخشی و انجام تمرینات صحیح می تواند منجر به یک وضعیت غیر طبیعی در بدن آنان شود.
روش تشخیص
معمولا پزشکان فلج مغزی را از طریق معاینه مهارتهای حرکتی، رفلکس، و سابقه پزشکی و استفاده از آزمایشهای متعدد ویژه ای تشخیص میدهند. روشهای تصویربرداری (سی تی اسکن و ام ار ای) برای تشخیص زود هنگام فلج مغزی وجود دارد.
در صورت عدم استفاده از روشهای تشخیصی فوق الذکر گاهی اوقات تشخیص فلج مغزی چند ماه و حتی چند سال به طول انجامد.
درمان
درمان به نوع اختلال عملکردی بستگی دارد، درمانهای فیزیکی و کار درمانی به نحو مطلوبی وضعیت و حرکات بدنی را تسهیل میکند. روشهای درمانی عبارتند از: تجویز داروهای خوراکی، درمان تشنج، اختلالات ارتوپدی و اختلالات حسی و حرکتی
مراقبتهای لازم
در این خصوص تاکنون مداخله پزشکی قابل قبول که ترمیم ضایعه مغزی را انجام دهد وجود نداشته اما با پیگیری توانبخشی مناسب میتوان به اینگونه کودکان کمک کرد تا زندگی مستقلی را دنبال نمایند و به عبارت دیگر وجود ضایعه بدان معنی نیست که اینگونه افراد از یک زندگی متکی به خود محروم باشند. اینگونه کودکان علاوه بر نیازهای عمومی برای شکوفا شدن استعدادهای بالقوهای که از آن برخوردارند به آموزش و خدمات خاص نیز نیازمندند. متاسفانه در پارهای موارد حتی نیازهای عمومی اینگونه کودکان به دست فراموشی سپرده میشود و نهایتا ارتباط و تعامل اجتماعی که زمینه رشد، تکامل و آموزش کودکان میباشد محروم میگردند. در خصوص اینکه چه باید کرد خانوادهها میبایست توجه نمایند که: پیامد ضایعه فلج مغزی برای کودکان با انواع ضایعه متفاوت میباشد و انتظار این است کودک را همانگونه که هست پذیرا باشیم.
ضایعه فلج مغزی یک بیماری پیشرونده نبوده، مداخلات و حمایتهای به موقع میتواند کمک موثری برای استقلال کودک باشد. کودک توجه بیشتری را طلب مینماید و ضرورت دارد فرصتها و امکانات و شرایط مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادهایش فراهم شود. بهتر است والدین هرچه بیشتر درباره فرزند و معلولیتش اطلاعات مناسب کسب نماید تا در آموزش و حمایت از او نقش موثری را ایفا کند.
بخاطر داشته باشید که نقش والدین در روند توانبخشی کاملا تخصصی و قابل توجه میباشد. بهتر است وعدههای درمانی را با وضع کودک و واقعیات موجود تطبیق داد تا بتوان وعدههای آرمانی را از درمان واقعی تفکیک کرد. کاربرد تکنیکهای مختلف در جهت برطرف نمودن نقص، ضعف و اسپاسم حرکات عضلانی حاصل از ضایعه مغزی می تواند موثر باشد.
پیشآگهی
تحقیقات مختلف نشان داده است در صورتی که به مشکلات نورولوژیک (عصبی) افراد با مشکلات جسمی به طور صحیح و به موقع توجه شود، بسیاری از آنها میتوانند به یک زندگی تقریبا طبیعی دست یابند و از آن لذت ببرند.