بیماری «میاستنی» را بشناسید
به گزارش سایت صدای بیماران بنیاد، دکتر نفیسی در آستانه برگزاری کنگره میوپاتی ها و بیماری های محل اتصال عصب عضله با اشاره به بیماریهای اعصاب و عضله (نوروموسکولار)، توضیح داد که آبیماریهای التهابی عضلانی همچون پلیمیوزیت و میاستنی مهمترین بیماری های مربوط به اعصاب و عضله است که خوشبختانه ایران جایگاه بسیار خوبی در تشخیص و درمان آن دارد. میاستنی یکی از شایعترین بیماریهای عضلانی است که شیوع آن از هر ۱۰هزار فرد یک فرد است که البته در ایران آمار دقیقی در در مورد مبتلایان به این بیماری در دست نیست. دبیر کنگره میوپاتی ها و بیماریهای محل اتصال عصب عضله تاکید کرد بیماری میاستنی اگر به موقع تشخیص و درمان نشود میتواند برای فرد مبتلا کشنده باشد؛ بنابراین باید به علایم و نشانههای ابتلا به این بیماری همچون افتادگی پلک، دوبینی، اشکال در تکلم و بلع همچنین خستگیپذیری عضلانی توجه داشت. به گفته نفیسی علایم این بیماری ابتدا خفیف است و اگر تشخیص و درمان به موقع انجام نشود عضلات تنفسی را درگیر کرده و مشکلات زیادی برای بیمار ایجاد میکند. همچنین شیوع این بیماری در زنان سه برابر مردان است و سن ابتلا هم بیشتر بین ۲۰ تا ۴۵ سالگی است. او در مورد بیماری پلیمیوزیت توضیح داد که این بیماری هم یک مشکل التهابی عضلانی است و در همه سنین میتواند ایجاد شود و اصولاً از کودکی شروع و در نوجوانی و میانسالی دیده میشود. درسنین بالاتر از ۵۰ سالگی هم نوع خاصی از این بیماری میتواند ایجاد شود. دبیر کنگره میوپاتی ها و بیماری های محل اتصال عصب عضله اضافه کرد: این بیماری در زنان و مردان تقریباً شیوع یکسانی دارد و نشانه آن ضعف عضلات دست و پا و درد در این ناحیه ها است و اگر به موقع این درمان انجام نگیرد ناتوانی غیرقابل برگشت همچون ناتوانی در راه رفتن برای بیمار بروز میکند. نفیسی در ارتباط با برگزاری کنگره میوپاتی و اختلالات محل اتصال عصب و عضله، گفت این کنگره ۲۵ و ۲۶ آذرماه سال ۹۵ با حضور صاحب نظران و متخصصان داخلی و خارجی در بیمارستان شریعتی تهران برگزار میشود، همچنین تمرکز اصلی در این کنگره بر تشخیص و درمان بیماریهای میاستنی و میوپاتیهای التهابی است. میاستنی گراویس (Myasthenia Gravis) جزو بیماری های نادر است. این بیماری نوعی فلج ماهیچه ای است که علت آن فعالیت ایمنی علیه گیرنده های استیل کولین در سیناپس عصبی عضلانی است.تشخیص آلزایمر با آزمایش بُزاق
معرفی بیماری نادر “پورپورای هنوخ شوئن لاین”
داستان دختری که به “نروفیبروماتوز” مبتلا شد
به گزارش سایت صدای بیماران نادر ایران، “لیبی هوفر” دختر هندی سالم و نرمالی بود که در پنج سالگی به نروفیبروماتوز تیپ یک مبتلا شد.تن این دختر به مرور پر از خالهای گوشتی شد اما عمق فاجعه زمانی که به بلوغ رسید مشخص شد. تمام بدن این نوجوان مملو از جوشهای ریز و درشت شد.بعد از آنکه ازدواج کرد و بادار شد تغییرات هورمونی باعث شد بیش از ۶هزار تومور خوش خیم سطح بدن او را پر کند. همسرش او را رها کرد و این آغاز بسیاری از مشکلات بود.لیبی در برقراری ارتباط با مردم جامعه مشکل پیدا کرد و نمیتوانست جایی کار کند. او همچنین در توضیح جوش هایی که بدنش را فراگرفته بود ناچارا به کودکش میگفت که اینها جای بوسه فرشتهها است و برای اطرافیانی که با او برخورد داشتند در مورد بیماریاش توضیح میداد.او به دنبال درد شدید و افسردگی تصمیم گرفت تحت عمل جراحی قرار بگیرد. بعد از ۱۳ عمل جراحی و شرکت در برنامههای پزشکی تلویزیونی از جمله «the doctors» توانست به مردم نشان دهد که بیماریش مسری نیست.نروفیبروماتوز، (Neurofibromatosis) یک بیماری ژنتیکی است که اعصاب و پوست را گرفتار میکند. در این بیماری تومورهای خوشخیم غیر سرطانی در مسیر اعصاب رشد میکنند و این رشد موجب برور مشکلاتی در پوست و استخوانها میشود.نوروفیبروماتوز در اثر جهش در ژن تولید کننده نوروفیبرومین ایجاد میشود. هر دو نوع بیماری ارثی و ژنتیکی بوده و ژن منتقل کننده آن غالب با نفوذ صددرصد است یعنی نیمی از فرزندان فرد مبتلا، به این بیماری دچار میشوند. با این وجود در ۵۰ تا۳۰ درصد موارد این بیماری هیچ سابقهای در خانواده و فامیل بیمار وجود ندارد. در این موارد بیماری به علت جهش در ژن خود فرد بوجود آمده و ربطی به والدین ندارد ولی وقتی این بیماری حتی بصورت جهش ژنی در فردی ایجاد شده میتواند به فرزندان او هم منتقل شود.ضرورت فعالیت داوطلبان سلامت در جامعه
سلامتی، محور توسعه است و معضلات بهداشتی همان معضلات توسعه است که نمی توان آن را فقط در بخش سلامت برطرف کرد. مشارکت تمام افراد جامعه و بخش های توسعه، نهادها و ارگان ها برای حل مسائل سلامتی و رسیدن به سطح قابل قبول سلامت لازم و ضروری است.
مبانی مراقبت های بهداشتی اولیه بر نقش آگاهانه مردم در سلامت جامعه تاکید دارد و رابطه مشارکت مردم در فعالیت های مربوط به سلامت با افزایش سطح سلامتی پایدار مردم آن جامعه را تائید می کند. بر این اساس در سال های اخیر موضوع ارتقاء سلامت با تاکید بر نقش مردم در دنیا توسعه، ضرورت و مقبولیت بیشتری پیدا کرده است. انتظار جهانی از همه کشورها هم آن است که زمینه سهیم بودن مردم در سلامت و مشارکت در همه مراحل، ارائه خدمات بهداشتی را فراهم کنند.
به استناد قانون اساسی، سلامت به عهده ی وزارت بهداشت و سایر بخش های توسعه است، اما تحقق این امر بدون درگیری آگاهانه ذینفعان امکان پذیر نیست. مشارکت به عنوان بخش اساسی از سیاست های بهداشتی شناخته شده است.
یکی از برنامه های تاثیر گذار معاونت بهداشت در طرح تحول حوزه بهداشت “برنامه تامین وارتقای مراقبت های اولیه سلامت، در قالب گسترش و تقویت شبکه بهداشت ودرمان در مناطق شهری” است که با در نظر گرفتن پیچیدگی مشکلات موجود در مناطق شهری، ضرورت دارد علاوه بر وزارت بهداشت، سایر دستگاههای اجرایی مرتبط و سازمان های دولتی و غیردولتی مانند وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، وزارت کشور، وزارت آموزش و پرورش، شهرداری ها، خیریه ها، و سازمانهای مردم نهاد (NGO) و … در رفع مسایل بویژه درمورد سکونت گاه های غیر رسمی همکاری داشته باشند و در تعامل با یکدیگر برای برطرف کردن مشکلات اصلی و تامین حداقل امکانات ضروری بهداشتی درمانی و رفاهی به منظور بهتر زیستن ساکنین این مناطق بکوشند.
تجربه ثابت کرده است که برای رسیدن به توسعه اجتماعی پایدار به همکاری همه افراد جامعه نیازمندیم تأمین و ارتقای سطح سلامت افراد جامعه بیشتر از سایر جنبه های دیگر توسعه نیازمند همکاری عمومی است از آنجا که یکی از اصول مراقبت های بهداشتی اولیه (P.H.C) اصل مشارکت مردمی است. این اصل در قالب برنامه ملی”توسعه مشارکت های مردمی و هماهنگی بین بخشی” به اجرا درآمده است.
از سوی دیگر سازمان جهانی بهداشت، آموزش سلامت را به عنوان نقطه آغاز فعالیت اعضا جوامع محلی در برنامه های سلامت توصیه کرده است. پیشگامان آموزش بهداشت را می توان از میان مردم هر روستا، شهر و جامعه ای برگزید. البته نیازی به پرداخت مزد نیست، بلکه پشتیبانی اموزشی لازم دارد.
از این رو بسیاری از افراد جامعه و به خصوص زنان جامعه با توجه به آگاهی که در حوزه سلامت دارند سعی در ارتقای آگاه سازی خانواده ها در امور مختلف سلامت دارند.
مراقبت های بهداشتی اولیه در تأمین و گسترش عدالتِ سلامت پر ارزش است. بیانیهٔ آلماآتا، سندی معتبر در تعریف ﻣﺒﺎﻧﻲ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻫﺎی ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 8791، مراقبت های بهداشتی اولیه، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻛﻠﻴﺪ ﺩﺳﺘﻴﺎبی ﺑﻪ ﻫﺪﻑ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﻪ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ 2000 ﻣﻴﻼﺩی ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ، ﺍﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪی ﺍﺯ ﺍﺻﻮﻝ ﺧﻮﺩ مراقبت های بهداشتی اولیه (P.H.C) برای ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﺎﺭی ﻭ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎی آن ﻣﻨﺤﺮﻑ ﺷﺪ.
ﺑﺎ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻗﺮﻥ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﻳﻜﻢ، ﺑﺮ ﺍﺻﺎﻟﺖ ﻭ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺁﻳﻨﺪﻩ، ﺍﺭﺗﻘﺎء ﺳﻄﺢ ﺳﻼﻣﺖ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺩﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺩﺭ ﺳﻼﻣﺖ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﺍﻋﻼﻣﻴﻪ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﺮﺍی ﻗﺮﻥ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﻭﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻗﺮﺍﺭﮔﺮﻓﺘﻪ، ﻭ ﮔﺰﺍﺭﺵ (P.H.C)ﻳﻜﻢ، ﻭ همچنین ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 3002 هم هشتصدو دو هزار ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﻳﺎﻓﺖ. ﺩﻭﻟﺖ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎﻳﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﻧﻴﺮﻭی ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ، ﻧﺎﻛﺎﻓﻲ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﻲ ﻭ ﺗﺠﻬﻴﺰﺍﺕ، ﻭ… ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺍﻧﺪ، ﺟﻬﺖ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ ﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎ ﺭﺍﻫﻜﺎﺭﻫﺎﻳﻲ ﭼﻨﺪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ است، ﺗﺤﻮﻝ ﺩﺭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻧﻴﺮﻭی ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﻭ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﺩﺭ (P.H.C) ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ، ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺯﻳﺮﺳﺎﺧﺖ ﻫﺎ، ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﻣﺠﺪﺩ ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻥ ﻭﺗﻌﺎﻣﻞ ﻫﻤﻪ ﺑﺨﺶ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ. ﺩﺭ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻭ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻋﺪﺍﻟﺖ، ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻳﻚ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋی ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍی ﺍﺭﺍﺋﻪ ی ﺁﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﺻﻮﻝ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ است. این در حالی است که (P.H.C) ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺻﺤﻴﺢ ﻧﻴﺮﻭی ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻭ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺍﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺨﺶ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ را ﻻﺯﻡ ﻭ ﺿﺮﻭﺭی می داند.
برگزاری کارگاه های پژوهشی و دست ورزی برای دانش آموزان مجتمع دانا
پیام تسلیت بنیاد بیماری های نادر ایران به دکتر علیرضا زالی

























