بیماری کاوازاکی (Kawasaki Disease)
بیماری کاوازاکی که به آن سندرم کاوازاکی هم گفته میشود یک بیماری جدی است که باعث التهاب دیواره عروق کوچک و متوسط در تمامی بدن و ازجمله عروق کرونر قلب که خونرسانی عضله قلب را تامین می کنند می شود.این بیماری به صورت اولیه کودکان و شیرخواران را درگیر می کند و علت اصلی بیماریهای اکتسابی قلب در کودکان استاین بیماریها را در آغاز سندروم )نشانگان( غدد لنفاوی مخاطی – پوستی می نامیدند.
چونکه این بیماری عقدههای لنفاوی و غشاهای مخاطی داخل دهان، بینی و حلق را هم درگیر می کند.
شیوع و همه گیری شناسی
اگر چه در 80% موارد کودکان زیر 5سال را درگیر می کند اما این بیماری در کودکان بزرگتر و نوجوانان هم روی میدهد گر چه بیماری در این سنین شایع نیست. این بیماری کودکان پسر را بیشتر از دختر بچه ها درگیر می کند و بیشترین موارد درگیری این بیماری درفصل زمستان و اوایل بهار روی می دهد این بیماری ارثی نیست بیماری در کودکان ژاپنی شایعتر است، اما در سراسر دنیا دیده میشود.
اسامی دیگر
- بیماری کاوازاکی
- سندرم عقدههای لنفاوی
- سندرم عقدههای لنفاوی مخاطی پوستی
- سندرم کاوازاکی
علت بیماری
علت بیماری کاوازاکی ناشناخته است؛ اما احتمالاً منشأ عفونی دارد. واکنش ازدیاد حساسیتی یا پاسخ ایمنی مختلشده احتمالاً توسط یک عامل عفونی(مانند باکتریها یا ویروسهای خاص)تحریک می شود و در نتیجه روند التهابی خاصی ایجاد میشود که منجر به تخریب عروق خونی در افرادی می شود که از نظر ژنتیکی مستعد هستند.
علایم ناشی از بیماری
بیماری با یک تب با درجه بالا که علتی ناشناخته دارد و برای حداقل 5 روز طول کشیده باشد شروع می شود. کودک مبتلا معمولاً بسیار تحریک پذیر است. التهاب ملتحمه چشم (قرمز شدن چشمها) می تواند همزمان با تب یا به دنبال آن رخ دهد که همراه چرک یا ترشح چشمی نیست.
انواع مختلفی از بثورات پوستی در کودک دیده می شود که مشابه بثورات سرخجه یا تب مخملک، کهیر، ضایعات پوستی گرد و برجسته و … است. بثورات پوستی اکثراً تنه و اندامهای فوقانی و تحتانی را درگیر می کند و می تواند ناحیه پوشک کودک را نیز تغییرات دهانی در بیماران عبارتند از: لبهای ترک خورده با رنگ قرمز رنگ پریده، زبان قرمز رنگ(که معمولاً “زبان توت فرنگی ”نامیده میشود)و قرمز شدن حلق.
دست ها و پاها نیز ممکن است درگیر شوند که در این صورت کف دست ها و پاها متورم شده، قرمز رنگ میشوند. به دنبال این حالت )در حدود هفته های دوم یا سوم بیماری( ،نوک انگشتان دست و پا دچار پوستهریزی می شود.بیش از نیمی از بیماران دچار بزرگ شدن غدد لنفاوی گردنی می شوند که اندازه هر غده لنفاوی بزرگشده حداقل 5/1 سانتی متر است.گاهی وقتها علایم دیگری مانند درد مفصلی و یا مفاصل متورم، درد شکمی، اسهال، تحری کپذیری و سردرد نیز بروز میکنند .
روش تشخیص
هیچ گونه تست آزمایشگاهی مشخصی برای تشخیص قطعی بیماری وجود ندارد .
تشخیص قطعی بیماری با حضور تب بالای بدون علت شناخته شده که 5 روز یا بیشتر طول کشیده باشد – به همراه حضور
4 مورد از 5 مورد زیر داده میشود:
(1) التهاب دوطرفه ملتحمه چشم ،
(2)غدد لنفاوی بزرگ شده،
(3) بثورات پوستی،
(4)درگیری دهان و زبان ،
و(5)تغییرات اندامهای فوقانی و تحتانی )دست ها و پاها(؛ در صورتی که این موارد را نتوان به بیماری دیگری نسبت داد .
در صورتی که با توجه به تعریف فوق نتوان به تشخیص قطعی دست یافت، باید به انواع ناکامل بیماری شک کرد.
آزمونهای آزمایشگاهی
یافته های آزمایشگاهی برای تشخیص بیماری اختصاصی نیستند، ولی بیانگر وجود درجاتی از التهاب هستند. شاخص های وجود التهاب عبارتند از: افزایش ESR (معمولاً از بیماریهایی با تظاهرات مشابه بالاتر است)، افزایش تعداد گلبولهای سفید خون، و کمخونی(کاهش تعداد گلبولهای قرمز خون) .
تعداد پلاکتهای خون(سلولهایی که در انعقاد خون شرکت می کنند) عموماً در هفته نخست طبیعی است، اما در هفته دوم افزایش قابل توجهی پیدا میکند.
بیماران باید به طور دوره ای تحت معاینه بالینی و ارزیابی آزمایشهای خونی قرار گیرند که این کار تا زمان بهبود آنان باید ادامه یابد. در ابتدای بیماری باید نوار قلب( ECG) و اکوکاردیوگرافی انجام شود.
اکوکاردیوگرافی با نمایش شکل و اندازه شریانهای کرونر قادر به تشخیص آنوریسم می باشد. در موارد ابتلای کودک به ناهنجاری های عروق کرونر، آزمایشها و ارزیابیهای بیشتری مورد نیاز است.
درمان
بیماران مبتلا به بیماری کاوزاکی که تشخیص آنان قطعی یا احتمالی است باید در بیمارستان بستری شوند و برای ارزیابی درگیری احتمالی قلب تحت نظر و مراقبت قرار گیرند.
برای کاهش عوارض قلبی، درمان باید به محض تشخیص آغاز شود. درمان بیماری مشتمل بر آسپیرین و گاماگلوبولین داخل وریدی است که هر دو باید با مقادیر بالا تجویز شوند. هر دو داروی به کار رفته در درمان، التهاب سیستمیک را کاهش میدهند و علایم حاد بیماری را از بین می برند. از آنجا که گاماگلوبولین قادر به جلوگیری از ناهنجاریهای عروق کرونر در درصد بالایی از بیماران است، تجویز آن با مقادیر زیاد یکی از بخشهای اساسی درمان است. استفاده از کورتیکوستروئیدها نیز با رواج کمتر کاربرد دارد.
در تعداد زیادی از بیماران، مقادیر بالای گاماگلوبولین یکباره تجویز می شود؛ اما برخی اوقات به دوز دوم دارو نیز نیاز است. در آغاز مقادیر بالای آسپیرین تا زمانی که تب وجود دارد تجویز میشود؛ بعدها میزان این دارو را کم کم کاهش میدهند. تجویز مقادیر اندک آسپیرین که اثر ضدانعقادی بر روی پلاکتها دارد ادامه می یابد تا از چسبیدن پلاکت ها به یکدیگر جلوگیری کند. هدف از این کار جلوگیری از تشکیل لخته خون(ترومبوز)در داخل آنوریسم است؛ زیرا تشکیل لخته در داخل آنوریسم می تواند باعث انفارکتوس قلبی شود که خطرناکترین عارضه بیماری کاوازاکی است.
آسپیرین در بیمارانی که ناهنجاری های عروق کرونر ندارند، برای چند هفته تجویز میشود؛ اما در کودکانی که به آنوریسم مبتلا شده اند باید برای مدت طولانی تری تجویز گردد.
پیش آگهی
جدیترین تظاهر بیماری کاوازاکی درگیری قلبی است که احتمال عارضه دار شدن آن در گذر زمان وجود دارد. صداهای غیرطبیعی قلبی، اختلالات ریتم قلبی و ناهنجاری قابل مشاهده در اکوکاردیوگرافی قلبی ممکن است وجود داشته باشد. همه لایههای مختلف قلب ممکن است تا حدودی دچار التهاب شوند. پریکاردیت (التهاب پرده های اطراف قلب)، میوکاردیت (التهاب عضله قلب)و درگیری دریچه های قلبی می تواند رخ بدهد. با این حال، تظاهر اصلی این بیماری ایجاد آنوریسم عروق کرونر است.پیش آگهی در اکثر بیماران عالی است و کودک به یک زندگی طبیعی و رشد وتکامل خوب باز میگردد .پیش آگهی بیماران مبتلا به ناهنجاری های پایدار شریانهای کرونر به میزان و شدت تنگی و انسداد که به علت تشکیل لخته های خون در داخل عروق خونی ایجاد میشود بستگی دارد.
مراقبت های لازم
توصیه میشود که بیمار برای مدت 3 تا 6 ماه از انجام واکسیناسیون خودداری کند؛ زیرا درمان با گاماگلوبولین سیستم ایمنی بدن را تحت تأثیر قرار می دهد که این اثر می تواند تا 6 ماه باقی بماند.
کودکانی که دچار درگیری قلبی نشده اند، هیچ منعی در انجام فعالیتهای ورزشی یا بدنی روزانه خود ندارند. با این حال، کودکان مبتلا به آنوریسم عروق کرونر برای شرکت در مسابقات رقابتی در سنین نوجوانی باید با یک متخصص قلب کودکان مشاوره کنند.
سندرم کالمن ( Kallmann Syndrome )
سندرم مادرزادی هورنر (Horner’s Syndrome)
با همکاری اتحادیه بیماری های نادر اروپا و بنیاد بیماری های نادر ایران؛ تشکیل کمیته بیماری های نادر در سازمان ملل
با همکاری بنیاد بیماری های نادر ایران و اروپا( یوروردیز)، کمیته بیماری های نادر جهان در مقر سازمان ملل متحد تشکیل می شود. در پی نشست رسمی 63 نماینده از اتحادیه بیماری های نادر جهان، بنیاد بیماری های نادر ایران به عنوان تنها نماینده ی مدعو خاورمیانه، از بین 11 کشور فارسی زبان در این جلسه حضور پیدا کرد. در این جلسه که امروز، 12 آبان ماه 1395 مصادف با 2 نوامبر 2016 در شهر پاریس برگزار شد، یان لی کام رئیس اتحادیه بیماری های نادر اروپا، جین لوئیس راکس دبیر کمیته بیماری های نادر اروپا در سازمان ملل،دکتر علی داودیان مدیرعامل بنیاد بیماری های نادر ایران، دکتر مصطفی جمالی مدیر کل سازمانهای مردم نهاد وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی،جمعی از کارشناسان و نمایندگان کشورهای سوئد،سوئیس،ایتالیا، آلمان،لوزامبرک، اسپانیا،انگلیس و … حضور داشتند؛ ابتدا ظرفیتهای موجود در کشورهای جهان مورد بررسی و تبادل نظر قرار گرفت تا زمینه ارائه خدمات اجتماعی به بیماران نادر جهان میسر و تسهیل گردد. در ادامه، به روز کردن سیاستها، دستیابی به نظرات کشورهای مختلف، ارتقاء ظرفیت ها، افزایش اطلاعات و برقراری ارتباط از طریق شبکه ها موضوعات مورد بحث این جلسه بود.
در حاشیه این جلسه نیز نشست خصوصی مدیرعامل بنیاد بیماری های نادر ایران و دبیر کمیته بیماری های نادر اروپا در سازمان ملل تشکیل و مقرر گردید دکتر داودیان در حضور خود در تاریخ 11 نوامبر 2016 در صحن سازمان ملل چهارمین سخنران این کمیته باشند.
بیماری هانتینگتون(Huntington’s Disease)
هیپرلیپوپروتنینمی نوع سوم ( Hyperlipoproteinemia Type III )
اچ تی ال وی نوع اول و دوم ( HTLV Type I and Type II)
ویروس HTLV-I در سال 1980از رده سلولی لنفوم سلول T در بیماری که در ابتدا تشخیص لنفوم پوستی سلول T برای او مطرح بود، جدا گردید. بعداً مشخص شد که بیمار مذکور به نوع مشخصی از لنفوم( که برای اولین بار از ژاپن گزارش شد) به نام لوسمی/ لنفوم سلول T بزرگسالان( ATL)مبتلا بوده است. یافتههای سرولوژیک نشان داده اند که HTLV-I عامل حداقل دو بیماری مهم میباشد: یکی ATL و دیگری پاراپارزی اسپاستیک گرمسیری که میلوپاتی وابسته به( HAM HTLV-I) نیز نامیده میشود. همچنین ممکن است HTLV-I در سندرمهای درماتیت عفونی و یووئیت نقش داشته باشد.
اسامی دیگر
لوسمی حاد سلولهای T
شیوع و همه گیری شناسی
عفونت HTLV-I حداقل به سه طریق منتقل میگردد: از مادر به کودک، خصوصاً توسط شیر مادر؛ از طریق فعالیت جنسی و عمدتاً از مرد به زن؛ و انتقال خونی از طریق ترانسفوزیون خون آلوده و یا توسط سوزنهای آلوده، که شایعترین راه میباشد. در مقایسه با HIV که می تواند به صورت مستقل از سلول منتقل شود ،HTLV-I کمتر عفونت زا بوده و انتقال آن معمولاً به تماس سلول به سلول نیاز دارد.
در سرم حدود 35% از اهالی اکیناوا ،10% از ساکنین جزیرۀ ژاپنی کیوشو و کمتر از 1% ساکنین مناطق غیراندمیک ژاپن وجود دارند. علی رغم شیوع بالای عفونت HTLV-I، سالانه فقط نزدیک به 500 مورد ATL در این مناطق تشخیص داده می شود. مناطق دیگری که دسته هایی از عفونت در آنجا دیده شده عبارت اند از: تایوان؛ حوزۀ دریال کارائیب شامل شمال شرقی آمریکای جنوبی؛ آفریقای مرکزی؛ ایتالیا؛ اسرائیل؛ قطب شمال و قسمت جنوب شرقی ایالات متحده آمریکا، گینۀ نو، آفریقای جنوبی و ایران حدود 15-20میلیون نفر در سراسر جهان آلوده به HTLV-I می باشند.خطر تجمعی بروز ATL در طول زندگی بیماران مبتلا به عفونت HTLV-I 3% است (این ریسک در مردان سه برابر زنان می باشد) ؛ریسک HAM نیز مشابه ریسک ATL می باشد(4%). با این تفاوت که زنان بیشتر از مردان گرفتار می شوندHTLV-II در تعداد مشخصی از قبایل بومی آمریکا و در آفریقا ،اندمیک است. عموماً این ویروس به عنوان ویروس جدیدی در نظر گرفته میشود که حدود 10 تا 40 هزار سال پیش از طریق مهاجرت جوامع آلوده از آسیا به آمریکا آورده شده است.
علت بیماری
عامل بیماری ویروس HTLV می باشد که در چهار زیر گروه 3،2،1و 4 قابل شناسایی است و به سلولهای لنفوسیت حمله می کند .
علایم ناشی از بیماری
نشانه های این بیماری عبارت اند از ضعف یا سفتی یک یا هر دو پا، درد پشت و بیاختیاری ادراری. معمولاً تغییرات حسی خفیف است ولی ممکن است نوروپاتی محیطی ایجاد گردد. این بیماری عموماً به شکل میلوپاتی توراسیک با سیر آهسته و بدون بهبود درمی آید؛ یک سوم از بیماران طی 10 سال پس از تشخیص زمین گیر میشوند و نیمی از بیماران در این زمان قادر به راه رفتن بدون کمک نیستند. این بیماران به پاراپارزی یا پاراپلژی اسپاستیک همراه با هیپررفلکسی ،کلونوس مچ پا و پاسخهای اکستانسور پلانتار دچار میگردند. معمولاً عملکرد شناختی نرمال است و اختلالات اعصاب مغزی غیر معمول است.
روش تشخیص
نوع لنفوماتوز ATL در حدود 20% بیماران رخ داده و از نظر تاریخچۀ طبیعی و منشاء بالینی همانند نوع حاد است با این تفاوت که سلولهای غیر طبیعی در گردش نادر بوده و لنفادنوپاتی وجود دارد.
درمان
هیچ درمان مداخله ای برای ابتدای ورود ویروس(حاد) نداریم ولی آموزش مهمترین اصل برای پیشگیری از انتقال به دیگران است. در حالتی که مشکلات زمینه ای ایجاد شوند بر اساس بیماریها درمانهایی انجام میگردد .
ATL با شیمی درمانی قابل درمان است اما در بقا تاثیر زیادی ندارد میانگین بقای بیماران2 سال است روشهای دیگر در حال بررسی است شامل پیوند مغز استخوان، اشعه درمانی. درمان HAM/TSP خیلی محدود است کورتیکوستروئید، پلاسمافرز، سیکلو فسفامیدواینترفرون گاهگاهی بهبودی موقتی در علائم میدهند. اثر داروهای آنتی رتروویرال اثبات نشده است. در تعداد اندکی از بیماران که دچار بیماری ناشی از HTLV-I میگردند، درمانها قطعی نیستند. در بیماران مبتلا به نوع حاد و نوع لنفوماتوز ATL، بیماری به سرعت پیشرفت می کند.
در بیماران مبتلا به HAM، استفاده از گلوکوکورتیکوئیدها جهت کاهش التهاب، می تواند تا حدودی مفید باشد داروهای ضد ویروسی در درمان HAM مؤثر نبوده اند
مراقبت های لازم
مناطقی که HTLV-I اندمیک است ،بیماریهای التهابی و اتوایمیون زیادی به این ویروس نسبت داده شدهاند، این بیماریها عبارت اند از: یووئیت ،درماتیت ،پنومونیت، آرتریت روماتوئید و پلی میوزیت. با این وجود ،تاکنون رابطۀ علتّ و معلولی بین HTLV-I و این بیماریها تأیید نشده است.
در مناطق اندمیک، زنان نباید به کودکان خود شیر بدهند و اهداکنندگان خون باید از نظر آنتیبادی های سرمی ضد HTLV-I غربالگری شوند. همانند پیشگیری از عفونت با HIV، روابط جنسی سالم و اجتناب از سوزنهای مشترک در پیشگیری از HTLV-I مهم می باشند.
پیش آگهی
عفونت 1–HTV و 2–HTV مادامالعمر است علایم آن در بیشتر افراد مبتلا باقی می ماند بدون آنکه عود کند و به نقطۀ پایان بیماری برسد، حداکثر زمان باقی مانده برای این عفونت 20 تا 40سال است، بیماران مبتلا به سوختگی و ATL فرض به طور متوسط 2 سال و مبتلایان به لنفوم حاد نوع ATL به طور متوسط 6 ماه زندگی میکنند.
بیماری هوچکین (Hodgkin’s Disease)
در سال 1832 میلادی آقای توماس هوچکین برای اولین بار این نوع بیماری را شرح داد. بیماری هوچکین در یک منطقه دستگاه لنفاوی و معمولاً در گره لنفی ایجاد می شود. اگر این بیماری به موقع کشف و درمان نشود، ممکن است در تمام دستگاه لنفاوی پخش گردد .بی ماری هوچکین عبارت اس ت از سرطانی شدن قسمت مرک زی گره های لنفاوی . این بیماری در واقع یک نوع لنفوم است.
شیوع و همه گیری شناسی
گر چه بیماری هوچکین ممکن است در تمامی سنین دیده شود، شایع ترین سن شیوع آن بین 20تا 50 سالگی است.
در بزرگسالان جوان و نیز افراد مسن شایعتر است . این بیماری در کودکان زیر 10 سال نادر است .
علت بیماری
برخی از محققان عقیده دارند که بیماری هوچکین دراثر مقابله دستگاه دفاعی بدن در برابر یک تحریک خارجی مثل یک ویروس ایجاد میشود. این بیماری در کشورهای درحال توسعه که در آنها افراد جامعه تا زمان بلوغ تماس فراوانی با عوامل عفونت زا داشته اند ،کمتردیده میشود. این بیماری در کشورهای توسعه یافته صنعتی که در آنها کودکان تا سن 10سالگی با بیماری های شایع اطفال تماس نداشته اند، بیشتر دیده می شود. با این حال دانش ما راجع به علت بیماری هنوز ناکافی است
علایم ناشی از بیماری
خارش در تمام بدن گره های لنفاوی متورم، بدون درد به هنگام لمس ، با قوام لاستیک ی و بدون چسبندگی به یکدیگر هستند .
این گره های بزرگ شده در هر کجای بدن می توانند باشند اما در زیر بغل یا کشاله ران بیشتر دیده می شوند .
تب و عرق ریزش شبانه به طور متناوب
کاهش وزن
زردی چشمها و پوست
احساس کسالت
کم خونی
خونریزی گوارشی
روش تشخیص
چون علت بیماری هوچکین نا معلوم است، در حال حاضر پیشگیری ازآن امکان پذیر نیست. ولی تشخیص زود هنگام و درمان مناسب نتایج خوبی به همراه دارد. معمولاً اولین علامت ،پیدا شدن یک غده لنفاوی بزرگ و بدون درد است ک معمولاً در گردن وگاه در زیر بغل یا کشاله ران دیده می شود. این غدد لنفاوی گاه در هنگام استحمام یا اصلاح کردن موهای بدن کشف می شوند .غدد لنفاوی ممکن است در اثر عفونت ها یا بیماری های دیگر غیر از بیماری هوچکین نیز بزرگ شوند ولی غده لنفاوی که بیش از یک ماه بزرگ بماند چه دردناک باشد چه نباشد باید توسط پزشک معاینه گردد. غده لنفاوی عفونی معمولاً دردناک است
درمان
بیماری هوچکین به خوبی به درمان پاسخ میدهد .دربیشتر موارد بیماران به طور سرپایی درمان میشوند. درمان بیمار می تواند با پرتو درمانی یا شیمی درمانی یا ترکیبی از هر دو صورت پذیرد.
در پرتو درمانی سعی می شود با استفاده از پرتوهای پر انرژی X یا اشعه های ناشی از کبالت در منطقه درگیر شده توسط بیماری ،سلول های سرطانی با حفظ بافت های سالم از بین برده شوند. خوشبختانه درمراحل اولیه، آسیب بیماری به دستگاه لنفاوی محدود می باشد و از این رو درمان مناسب با پرتودهی به قسمتی یا تمام دستگاه لنفاوی باعث بهبود بیماران خواهد شد.شیمی درمانی برای از بین بردن سلول های سرطانی درتمام بدن استفاده می شود .پزشکان مقادیری از داروهای شیمی درمانی را استفاده می کنند که با حداقل صدمه به بافت های سالم بدن بتوان سلول های سرطانی را از بین برد. داروهای شیمی درمانی در تقسیم و رشد سلول های سرطانی اثر گذاشته و باعث تأخیر رشد سلول ها می شود و بیماران ترکیبی از شیمی درمانی و پرتودرمانی را دریافت می کنند .
هر دو روش درمانی ذکر شده می تواند عوارض نامطلوبی را ایجاد نماید. پرتو درمانی ممکن است باعث واکنش پوستی، تهوع ،استفراغ و احساس خستگی شود. تمامی این عوارض را با استراحت مناسب و تغذیه خوب می توان تخفیف داد. بعد از قطع پرتو درمانی، این عوارض از بین خواهد رفت.
شیمی درمانی ممکن است باعث تهوع، استفراغ، اسهال ،ریزش مو ،کم خونی، خونریزی خود به خود، افزایش بروز عفونت و همچنین زخم های دهانی شود این عوارض درتمام بیماران دیده نمی شود و در تمام آنها نیز به یک شدت ظاهر نمی گردد بعد از درمان عوارض فوق از بین خواهد رفت.
مراقبت های لازم
در زمان ابتلا به این بیماری تا حدی که قدرتتان اجازه می دهد فعال بمانید .
حمایت روحی و روانی بیمار بخصوص در طول دوره درمان مهم می باشد. رژیم خاصی توصیه نمی شود بیشتر موارد هوچکین به ویژه اگر در مراحل اولیه شناسایی گردد، قابل درمان است. بنابر این برای کشف احتمالی غدد لنفاوی بزرگ شده، گردن، زیربغل و کشاله ران، خود را به طور منظم معاینه کنید.
این علائم در بیماری های دیگری غیراز هوچکین نیز شایع است ولی در صورت بروز این علائم برای از دست ندادن شانس تشخیص زود هنگام این بیماری، باید به پزشک مراجعه کرد.
پس از مراجعه به پزشک ،وی تاریخچه کاملی از وضعیت پزشکی فرد تهیه می کند. آنگاه معاینه پزشکی به عمل خواهد آمد. اگر حالت غیرطبیعی درگره لنفاوی مشاهده نماید، آن گره لنفاوی برداشته می شود و در زیر میکروسکوپ مطالعه میگردد که نشاندهندۀ خوش خیم یا بدخیم بودن آن خواهد بود.
پیش آگهی
اگر زورد تشخیص داده و درمان شود، معمولاً با اشعه درمانی و داروهای ضد سرطان قابل معالجه است . با درمان، میزان بقای 10ساله 80% است . پتانسیل بهبودی برحسب نوع سلول هایی که در نمونه برداری از گره لنفاوی دیده می شوند متغیر است . پیش آگهی بیماری هوچکین تحت تاثیر عوامل متعددی از قبیل درجه بیماری، پاسخ به درمان بیماران، سن بیماران و وضعیت عمومی سلامت بیماران قرار دارد.
پورپورای هنوخ شونن لاین (Henoch-Schonlein Purpura)
پورپورای هنوخ شوئن لاین یک واسکولیت حاد ژنرالیزه آسپتیک است. شایعترین واسکولیت در کودکان است.بیمارِی پورپورای هنوخ شوئن لاین که بیشتر کودکان و به ویژه پسران( 12-4 ساله) را مبتلا می سازد بطور خلاصه عبارتست از: ضایعات پورپورای (خونریزی زیر جلدی) بر روی پاها، درد مفاصل، دردهای شکمی دوره ای، تب ،احساس کسالت و درگیری کلیوی. این عارضه به احترام دو دکتر به نامهای هنوخ و شوئن لاین که صد سال پیش این بیماری را شرح داده اند، نامگذاری شده است.
شیوع و همه گیری شناسی
پورپورای هنوخ شوئن لاین بیشتر در کودکان رخ می دهد تا بزرگسالان و معمولاً به دنبال عفونت دستگاه تنفسی فوقانی رخ میدهد. نیمی از مبتلایان زیر 6 سال و 90 درصد آنان زیر 10 سال هستند بروز این بیماری در پسران دو برابر بیشتر از دختران است .نسبت کودکان مبتلا به پورپورای هنوخ شوئن لاین در هر سال 20 در 100000 است و این باعث شده که آنرا شایعترین و اسکولیت دوران بنامند.
علت بیماری
علت آن کاملا معلوم نمی باشد ولی اختلال سیستم ایمنی می تواند از عوامل ایجاد آن باشد. در بیشتر از 75درصد موارد یک عفونت تنفسی فوقانی یا عفونت دستگاه گوارش قبل از شروع بیماری وجود دارد. اغلب در سن 3 تا 15 سالگی رخ میدهد. در مقاله ای دیگر سن ابتلا 2تا 8سالگی ذکر شده است. و در پسرها 2 برابر بیشتر از دختر ها دیده میشود. میزان بروز این بیماری در زمستان بیشتر است. گاهی اوقات پورپورای هنوخ شوئن لاین بعد از گزش حشرات، استفاده از بعضی از داروها مثل کینین، آمپی سیلین، اریترومایسین و پنی سیلین نیز گزارش شده است.
علایم ناشی از بیماری
مشخصات بالینی این سندرم شامل پورپورای برجسته و قابل لمس و ادم و کهیر و بول های هموراژیک در پوست همراه با التهاب غیر مخرب در مفاصل و درد شکم و خونریزی دستگاه گوارش و در گیری کلیه است. آرترالژی یا آرتریت و درگیری دستگاه عصبی نیز در این سندرم دیده میشود. پرفشاری خون درگیری اسکرتوم و ضایعات پوستی بیشتر در اندام تحتانی مشهود است .
روش تشخیص
تشخیص بیماری صرفا بالینی بوده و با معاینه امکانپذیر است. علائم سه گانه تشخیصی ضایعات مفصلی، ضایعات جلدی و درد کولیکی شکم تقریبا در 80درصد از بیماران وجود دارد. گرفتاری مفصلی بیشتر در مفاصل بزرگ مثل زانو و مچ هاست. معمولا ضایعات جلدی در همه بیماران شناخته شده ظاهر می شوند و در اندام تحتانی نمایان هستند. علایم گوارشی 3/2 در کودکان مبتلا دیده میشود. شایعترین شکایت درد کولیکی شکم است که اغلب همراه با استفراغ می باشد. خون در مدفوع بصورت مخفی یا آشکار یا هماتمز وجود دارد .
عدم تشخیص این بیماری در کودکان به علت توام نبودن راش و درد شکم ممکن است با شکم حاد اشتباه شده و سبب لاپاراتومی غیر ضروری شود. در 25 تا 50 درصد بیماران شواهد درگیری کلیوی در فاز حاد دیده میشود. تظاهرات کلیوی اکثر بیماران به هماچوری میکروسکوپیک خلاصه می شود. این بیماری تمایل به عود ندارد و فقط در موارد کمی عود مجدد دیده میشود .درمان داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی برای کنترل دردهای مفصلی سودمند هستند. تجویز کورتیکواستروئیدهای سیستمتیک و داروهای سرکوب کننده ایمنی ممکن است برای بیماران مبتلا به عوارض شدید کلیوی و گوارشی لازم باشد. هنگام تجویز این داروها برای علائم گوارشی باید احتیاط کرد، چون می تواند علائم درهم رفتگی روده ها وسوراخ شدن روده را مخفی نگه دارند.
مراقبت های لازم
در صورت وجود تب و درد، کودک را تشویق به استراحت در بستر کنید. نشستن کودک جهت غذا خوردن و راه رفتن تا حمام یا توالت بلامانع است. پس از برطرف شدن تب و درد،کودک می تواند فعالی تهای طبیعی خود را تا آنجا که توان جسمی و حال عمومی وی اجازه می دهد، به تدریج از سر بگیرد. در صورت وجود کودک باید از یک رژیم غذایی معمولی متعادل استفاده کند .
اگرکودک شما دارای علایم پورپورای آلرژیک باشد به پزشک مراجعه نمائید و همچنین هنگام بروز علایم ذیل
درد شکمی مقاوم به درمان
وجود خون در مدفوع
مدفوع سیاه قیری
خونریزی جدید زیر پوستی
وجود خون در ادرار
پیش آگهی
با وجود شیوع بالا این بیماری در کودکان خوشبختانه پیش آگهی بسیار خوبی دارد و علاوه براین درمان آن نیز بسیار ساده می باشد. لذا باید دقت نمود که با درمان صحیح و به موقع از ابتلای بیمار به عوارض این بیماری پیشگیری کنیم.
بیماری در اکثر کودکان خود به خود بر طرف می شود و کمتر از یکماه طول می کشد .پیش آگهی دراز مدت را می توان بر اساس میزان درگیری کلیوی تعیین کرد .